میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

در این فضا سعی شده در کمال ایجاز و اختصار و با نگاهی نو و جدید به بررسی مسائل اطراف پرداخته شود.
شاید اگر من رنگ عمل به نوشته ها بزنم و با وجودم قلم بسایم بهتر شود.
دعا کنید

پیام های کوتاه
  • ۱ فروردين ۹۹ , ۱۳:۵۹
    بهار
  • ۲۹ اسفند ۹۸ , ۱۴:۴۱
    شفا
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۳/۰۴/۱۱
    سگ
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۲۹ خرداد ۹۸، ۱۳:۲۶ - مینا
    عالی
  • ۲۲ مرداد ۹۷، ۱۸:۳۲ - باران
    ...
پیوندهای روزانه

همیشه می گفت جبران می کنم

پس روی سینه اش نشست

شمر را می گویم

جانباز صفین

  • میم شین

از محبت خارها گل می شود

ولی رو تو اثر نداره

  • میم شین

در هوای گرم مدینه

برف آمد

طوفان شد

کولاک شد

بهمن شد

کوچه بسته شد

مادر گیر افتاد

تنها با یک بچه

و چند گرگ

  • میم شین

می گفت به عشق لبخند ولی نهی کرد

شهید خلیلی است دیگر گاهی دلش لبخند ولی را می طلبد

  • میم شین

چیزی تا شام نمانده بود

ولی در گوش برادرش می گفت گرسنه است


رقیه است دیگر گاهی به مدت بیست و پنج روز گرسنه می ماند
  • میم شین

پیش چشمان نابینا حجاب داشت

و ما فقط پیش چشمان نابینا حجاب داریم

بقیه محرم شده اند

  • میم شین

دستش که بسته شد

چشمانش را بست

تا نبیند که زهرا ...

ولی مسیر برگشت مسجد تا خانه 

همه چیز را نشان داد

  • میم شین

به لکنت افتاد

هر که بود می افتاد

چرا که مادرش افتاد

پسر کوچک است دیگر ، گاهی می افتاد

به لکنت

  • میم شین

اگر چشمتان درد می کند

لطفاً از حسادت استفاده نکنید

  • میم شین

هر چه کرد الف باشد

دال نگذاشت

با نقطه های خونی شبیه 

ذال شده

مادر است دیگر گاهی تا می شود

  • میم شین

گاهی آجیل ها زیاد کم می شود

عید است دیگر 

مهمان ها گرسنه اند

  • میم شین

باران که ببارد

دوشنبه هم که باشد

می توان با فرزند زهرا خواند:

زیر باران دوشنبه بعد از ظهر 

اتفاقی مقابلم رخ داد

وسط کوچه ناگهان دیدم

زن همسایه بر زمین افتاد

  • میم شین

آن قدر مهم بودند

پدر

و

مادر

در کنار توحید قرار گرفتند

  • میم شین

اگر جلوی پدر و مادر خم نشوی

جلوی این و آن به رسم تملق خم خواهی شد

حتی اگر امام روبرویت باشد

  • میم شین
مشکل اینجاست
که هنوز فکر می کنیم وقت هست
پس می گذریم
  • میم شین
او خواند
ولی کوگوش؟
مادر است دیگر،گاهی خطبه می خواند
  • میم شین
تا آه می کشید
از سینه
خون می چکید
از سینه
  • میم شین

خوب می خواند

ولی کو گوش


حرف را باید زد و حق را باید بلند فریاد زد

تا اثر کند

گوش هم پیدا می شود

تو بگو

  • میم شین