میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

در این فضا سعی شده در کمال ایجاز و اختصار و با نگاهی نو و جدید به بررسی مسائل اطراف پرداخته شود.
شاید اگر من رنگ عمل به نوشته ها بزنم و با وجودم قلم بسایم بهتر شود.
دعا کنید

پیام های کوتاه
  • ۱ فروردين ۹۹ , ۱۳:۵۹
    بهار
  • ۲۹ اسفند ۹۸ , ۱۴:۴۱
    شفا
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۳/۰۴/۱۱
    سگ
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۲۹ خرداد ۹۸، ۱۳:۲۶ - مینا
    عالی
  • ۲۲ مرداد ۹۷، ۱۸:۳۲ - باران
    ...
پیوندهای روزانه

۱۰۶ مطلب در اسفند ۱۳۹۲ ثبت شده است

وقتی خیبر را فتح کرد

کسی فکر نمی کرد علی این قدر دستش باز است

وقتی ماجرای سقیفه پیش امد

کسی فکر نمی کرد علی این قدر دستش بسته است

  • میم شین

وقتی قابیل از روی حسادت هابیل می کشد

دختر خلیفه اول هم از روی حسادت با حرف های نیش دار دختر همسرش را می کشد

  • میم شین

هرچه اصرار کرد که به بابا بگوید

جواب مادر فقط "نه" بود و بس

تمی خواست غمی به غم های علی اضافه کند

  • میم شین

فدک رها شد تا چادر رها نگردد

  • میم شین
اهل هنر آرایشگری بلدند
فر می دهند
بقیه هم هنگ می کنند
ننگ بر هر که فرح در او ایجاد شد به سبب فرهنگ وارده
  • میم شین

قصه ی زهرا را می توان غصه خواند

تا پایان قصه اندک صفحه ای باقی مانده است

  • میم شین

در آن همهمه ی پشت در

ای کاش جای مسمار 

شخص ثانی از خجالت سرخ می شد

  • میم شین

اگر جمعه ی آخر سال 92 تشریف بیاورید

تا شب تدارک روضه ی شب شهادت مادرتان با نوای شما را می دهیم

لطفاً 

  • میم شین

نتیجه ی حمله ی همه جانبه

عقب نشینی روسری ها بود

  • میم شین

خود را بسوزانید قبل از این که در آتش جهنم هم سوخته شوید


  • میم شین

در بازی گنجشک پر دولتیان

اشتباهی وزیر در برخورد با واژه ی غریب فرهنگ ، لفظ پر را گفت

و همه خوشحال که فرهنگ در حال پرواز است

  • میم شین

به لطف مسئولین فرهنگ فر خورد

  • میم شین

در صفر سال و اندی روز گذشته از زندگی اش صدای حزن بابا را نشنیده بود

سنش قانونی نبود

دست در دست گریه ی مادر به پدر سپرده شد

رسیدند به جایی که احوال ها ثبت می شد

بین اسم قبلی، ناصر و معین سه دل بود

اشتباهی مهر قرمز ابطال زندگی به صفحه ی گلویش خورد

  • میم شین

چه شیرین می شود اگر شیرینی لیلاها را نخوریم

حلاوت قلب از حلوای دیده بیشتر است

  • میم شین
شاید ابراهیم سوره ی انبیا از ما بپرسد
چرا آتش بازی می کنید؟
و شاید قومش بگویند این از اجدادمان به ما رسیده

و ابراهیم حق دارد که بگوید صد رحمت به نادانان دوره ی ما!!!
  • میم شین

اگر خانم ها پشت پوشیه قایم می شدند

شاید آقایان هم چشم می گذاشتند

  • میم شین

روسری ها را آن قدر شستند

هم نخ نما شد

هم از عقب و جلو آب رفت

  • میم شین

تا چادرها کوتاه آمدند

مانتوها کوتاه شدند

  • میم شین