فراموشی

بعد نه سال مسیر خانه را گم کرد

فراموشی زود رس

همراه دل

دل که تنها می شود

با خدا همراهش کن

شعارهای توخالی

روزی در پوتین هایشان آب می خوردند

و امروز برای گریز از این شعار

رو به نوشابه آوردند

دل

حق به دل می نگرد

به دلت بنگر ببین که چند وقت است حق به دلت نگریسته

حبس نفس

فقط وقتی نفسش را حبس می کرد آرام می شد

پس دیگر نفس نکشید

ولی بازهم خون بند نیامد

سینه اش سینه ی پردردی بود

مادر است دیگر

این اواخر دلش گرفت

زیرنویس

زیرنویس های تلویزیون هم خسته شدند

لطفا از یارانه انطراف دهید

تا خیال همه راحت شود

سخیف

معنای سخیف را در فرهنگ لغت به دنبالش نگرد

سیما به تصویرش کشیده

یافت قافیه

دنبال قافیه نو برای در بودم
یاد اسم خلیفه دوم افتادم
لعنت به یادم

پیشه

پیشه ام نقاشی است

بین خط و خطوط  و رنگ های گرم

قد کشیدم

به سبک کوبسیم

در کوبیده شد

بوم تا خورد

و از سینه ی پایه های قندیلی بوم خون چکید

تغسیل

ناراحت بودیم

ابریق آب گریست

و بابا با بالا زدن آستین

خاک از چادر مادر می زدود

اما ما دیدیم که ولی از زیر آستین به کوه خورد

تا خورد

جا خورد

و باز از دیوار خورد

و ما

در ان غریبانه شام

چقدر آستین خوردیم

ربیع

ربیع که شد

سفره هفت سین چیدند

پس قرار شد تا با میخی سینه ای را از دیواره ی سقیفه آویزان کنند

لگد بخت

لگد که زد 

به بخت علی لگد خورد

و با خیال تخت پسر خطّاب، خِطاب به معاویه نامه ی فدایت شوم نوشت

ولی مداری

از ولی دم می زنیم

دمش را با ذکر علی از فرق می ریزیم

پل

وقتی با یقین قدم می زنی،پل های پشت سرت را راحت خراب کن

انتقاد

وارد نیست
این روحیه ای است که باید در خود تقویت کنیم

تکذیب

از قبل می دانستم
سوره فاطر آمد
و الی الله ترجع الأمور

دمای زیارت

در دمای منفی حرم
دمای حالم خوب مثبت است

اشک برفی

این قدر پاک شده ام
در ابرهای برفی حرم
سفید می گریم