میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

در این فضا سعی شده در کمال ایجاز و اختصار و با نگاهی نو و جدید به بررسی مسائل اطراف پرداخته شود.
شاید اگر من رنگ عمل به نوشته ها بزنم و با وجودم قلم بسایم بهتر شود.
دعا کنید

پیام های کوتاه
  • ۱ فروردين ۹۹ , ۱۳:۵۹
    بهار
  • ۲۹ اسفند ۹۸ , ۱۴:۴۱
    شفا
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۳/۰۴/۱۱
    سگ
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۲۹ خرداد ۹۸، ۱۳:۲۶ - مینا
    عالی
  • ۲۲ مرداد ۹۷، ۱۸:۳۲ - باران
    ...
پیوندهای روزانه

۴۳ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

گاهی ورم بر روی سر، گاهی کبودی چشم تر

گاهی کبوتر می شوم اما بدون بال و پر

وقتی که اشکم می چکد بر روی گل های دلم

از شئری اشکم پدر می سوزم از پا تا به سر

  • میم شین

تیرت خطا شد حرمله با ناز هم جان می دهد

آبش دهید و یا که نه، او باز هم جان می دهد


حرف در گوشی زده تیر تو با طفل رضیع

از این اذن تا آن یکی بی راز هم جان می دهد


راز مگوی تیر تو اینجا نمان اصغر برو

خنده زند به تیر تو طناز هم جان می دهد


اینجا کسی پر می کِشد یک پر دو پر گاهی سه پر

وقتی که پر هم می کُشد پرواز هم جان می دهد


تار گلوی کوچکش با تیر تو تنظیم شد

اما صدایش، هم خودش، هم ساز هم جان می دهد

  • میم شین

میم مثل مریمی که اسمش را مدیون مریم ماست

از اسامی مادر مریم است

  • میم شین

میم مثل مرضیه ای که فجر بهتر می نویسد

لطفاً به سوره ی فجر رجوع شود

  • میم شین

طا مثل طاهره ای که پاکی ش حتی با برحورد دست یک ... بازهم باقی ماند

رجس و ناپاکی از هل بیت دور است

شاهد ام سلمه

  • میم شین
ایراد مثل همیشه فراوون داره ولی

زیر باران اربعینِ عشق
یاد دست های سقا بودم
یاد اشک های طفلان حرم
یاد التماس دریا بودم
***
که به دامان او چنگ می زد
که بیا و دامنت پر گل کن
یک سبد گل به رنگ نیلوفر
دامنت را بیا و پر گل کن
***
دامنت پر ز عطر نیلوفر
بوی یاس از کجا می آید
چشم تو شد به چشم گل روشن
خون شوق با اشک ریخت شاید
***
زیر باران که برگ ها  می ریخت
فصل پاییز و اربعین آمد
من که شاعر نیستم مقبل جان
آسمان بازهم زمین آمد
  • میم شین

یک شب جمعه کنارت بودن

می شود قسمت این دل شاید

  • میم شین

ای آفتاب ابری شکل حضورت را نمی فهمم

گل نرگس نسیمی و عبورت را نمی فهمم

  • میم شین

الف مثل انسیه ای که جنسش حور بود، قالبش انس

و چقدر علی با این جنس مأنوس بود

  • میم شین
گفتند قیامت را یوم الحسرة
قیامت من اربعینی است که کربلا نیستم
  • میم شین

صاد مصل صدیقه ای که درس صبر و راستی را به زینبش آموخت

  • میم شین
کرب و بلا چه سلامی چه علیکی برهم زدی سامون زینب
کرب و بلا چه سلامی چه علیکی چیزی نموند از جون زینب
  • میم شین

ح مثل حانیه ای که هنوز با بار گناهانی که بر دوش می کشم مرا چون فرزندش دوست می دارد

  • میم شین

زا مثل زهرایی که هنوز هم در تاریکی های شهر پرنور ما می درخشد

  • میم شین
با آه دور خود حصار کشیده ام
و با این کشیدن حسرت می خورم
  • میم شین

فا مثل فاطمه ای که فرق دارد با همه ی زنان عالم

دلیلش را باید از زنان پرسید

  • میم شین
چند وقتی است خدا به من گل داده
و من هراز چندگاهی زیره به کرمان می برم
گل هدیه می برم برای گل
گل نرگس

  • میم شین
به دوستی سفارش آه دادم
قرار شد تا چند لحظه ی دیگر جای من کنار حرم ارباب آه بکشد

  • میم شین