میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

در این فضا سعی شده در کمال ایجاز و اختصار و با نگاهی نو و جدید به بررسی مسائل اطراف پرداخته شود.
شاید اگر من رنگ عمل به نوشته ها بزنم و با وجودم قلم بسایم بهتر شود.
دعا کنید

پیام های کوتاه
  • ۱ فروردين ۹۹ , ۱۳:۵۹
    بهار
  • ۲۹ اسفند ۹۸ , ۱۴:۴۱
    شفا
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۳/۰۴/۱۱
    سگ
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۲۹ خرداد ۹۸، ۱۳:۲۶ - مینا
    عالی
  • ۲۲ مرداد ۹۷، ۱۸:۳۲ - باران
    ...
پیوندهای روزانه

۱۰ مطلب در خرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

دو بال می خواهم که وبال نباشم
  • میم شین
زندگی شخصی و خصوصی وقتی خصوصی ست که ...

خلاصه زندگی خصوصی این و آن به ما ربط ندارد
  • میم شین
ای کاش من هم روبیکا داشتم
ستاره هفت هشتاد هر چه زدم روبیکا به گوشی ساده ی من راهی پیدا نکرد
ای کاش من هم ایران ایران می خواندم و گوشی ام یک گوشی ساده سیب گاز زده بود
گوشی سیب گاز نزده برای خوبان

یادش بخیر امام صادق لباس رویش جنس خوب بو د و از زیر لباس خشن و سخت می پوشید
اما امروز لباس ساده می پوشند و در باطن آن کار دیگر می کنند
  • میم شین
راستی پسر من هم می شود کانادا به دنیا بیاید؟

40 روز دیگر ایران منتظر مردی ست از جنس همین مردم
حالا که دستمان نمی رسد ، کاناد باز می کنیم برای پسرمان تا کامش با کانادا باز شود.
مرد من بابا منتظر است
  • میم شین

نعمت فراوان بوده و  گل از خدایت داده اند
آخر رضایی می شوی وقتی رضایت داده اند


حدود دو ماه دیگه دلیل جدیدی برای ادامه زندگی کنارمون میاد


  • میم شین

عسل می بارد از لب ها، چه شیرین ست مردن ها

دعا می جوشد از خیمه، میان چادر زن ها

تنی تب کرده در خیمه، سری بی تن شده آن سو

و قاسم میل میدان کرد که مولایش تک و تن ها

خلاصه بی زره آمد شبیه حضرت حیدر

به بابای حسن رفته، چه شیرین ست رفتن ها

میان رفت و آمد ها کسی ورد زبانش من

و قاسم بر زمینش زد، امان از کبر دشمن ها

خود ازرق به میدان شد که من جنگ آورِ رزمم

ذبیح دست قاسم شد، اسیر آن همه فن ها

دم میدان علمدار و صدای آفرین قاسم

همه محو تماشایش، چه شیرین ست دیدن ها


دعا کنید بشه ادامه داد ...


  • میم شین

امیرالمؤمنین حیدر دو دستش بسته از کینه

عدو قصدش تعدی شد، امان از خصم دیرینه

طناب و کوچه و یک در، غلاف و آتش و یک زن

علی در کوچه و آن ور، بیا فضه که در سینه

  • میم شین

در این ماه صیام آقا، میان بزم یازهرا

فقط ذکر فرج گویم، کجایی دلبر دل ها

زبان روزه دارانت فقط ذکر فرج گوید

ببین پیر خراسانی شده تنهاترین تنها

به فرهنگ زمین خورده، به چی دل خوش کند اصلاً؟

دل دریایی رهبر چرا طوفان شده حالا

سلیمان زمانی و برایت روضه می خوانم

تو قاسم داری و اما امان از روز عاشورا

***

قد یک نوجوان اصلاً چرا هم قد سقا شد؟

سر قاسم به روی نی، میان خیمه دعوا شد


چدر تنهاست رهبر ...


  • میم شین

خار دو چشمان توام، راه گلویت بسته ام

آقای من! صاحب زمان! از کرده ی خود خسته ام

  • میم شین

ام المصیبت اشک تو پایان نمی گیرد چرا؟

این زندگی با گریه ها سامن نمی گیرد چرا؟

با یاد اکبر گریه اکن، با یاد اصغر گریه کن

این دار فانی بر شما آسن نمی گیرد چرا؟

هنگام جوع و تشنگی، وقت اسارت، بچه ها

اصلاً رقیه دخترت یک نان نمی گیرد چرا؟

یاد خرابه عمه جان حتماً خرابت می کند

قلب و لب و سر، دست و پا ها جان نمی گیرد چرا؟

تو می روی سجاد تو می ماند و اشک مدام

درد برادرزاده ات درمان نمی گیرد چرا؟

اعتکاف - نوروز 98

  • میم شین