میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

در این فضا سعی شده در کمال ایجاز و اختصار و با نگاهی نو و جدید به بررسی مسائل اطراف پرداخته شود.
شاید اگر من رنگ عمل به نوشته ها بزنم و با وجودم قلم بسایم بهتر شود.
دعا کنید

پیام های کوتاه
  • ۱ فروردين ۹۹ , ۱۳:۵۹
    بهار
  • ۲۹ اسفند ۹۸ , ۱۴:۴۱
    شفا
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۳/۰۴/۱۱
    سگ
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۲۹ خرداد ۹۸، ۱۳:۲۶ - مینا
    عالی
  • ۲۲ مرداد ۹۷، ۱۸:۳۲ - باران
    ...
پیوندهای روزانه

۳۰ مطلب در اسفند ۱۳۹۳ ثبت شده است

با قرآن هم می شود گریه کرد
خدا هم روضه ی زهرا را در نور آورده
اى کسانى که ایمان آورده‏ اید به خانه‏ هایى که خانه ‏هاى شما نیست داخل مشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن سلام گویید این براى شما بهتر است باشد که پند گیرید
و اگر کسى را در آن نیافتید پس داخل آن مشوید تا به شما اجازه داده شود و اگر به شما گفته شد برگردید برگردید که آن براى شما سزاوارتر است و خدا به آنچه انجام مى‏ دهید داناست
آیات 27 و 28 سوره ی مبارکه ی نور

و شعری از سید حمیدرضا برقعی
  • میم شین

مگر می شود از مادری چون تو پسری چون حسین چیزی به ارث نبرد

برای تو نوشتند کسرِ ضلع

و برای حسین نوشتند کسرِ ظَهر

(و این مطلب منتهی می شود به شب جمعه)


پی نوشت: یک سپید نو که دیشب آمد

اجازه!
گنگ شده برایم
حتی اصم1 صحیح
یعنی هر کسری صحیح است؟
مثلاً می شود با ضربِ در صورت کسر ضلع باشد
و مخرج در عصر، ظَهر

1. اسم
توضیحات اضافه:
از ویژگی های نقد فرمالیست ها کنار گذاشتن صاحب اثر در نقد کار او می باشد
به هر ترتیب صحیح نیست که صاحب اثر درباره ی اثرش توضیح بنویسد اما

چند مجموعه ی اعداد داریم از آن جمله اعداد صحیح، گنگ و اَصَم می باشند
اعداد گوبا به شکل a بر روی b هستند یعنی کسری اند، که می توانند صحیح هم باشند
کسر ضلع: شکستگی پهلو ( با ضربه ی در حضرت مادر...)
کسر ظَهر: شکستگی کمر ( با شهادت حضرت عباس امام حسین فرمودند که ...)
 ودر آخر باید بگویم با توجه به خط اول، این سؤالی است که از ذهن یک دانش آموز تراوش کرده که اطلاعات درستی نسبت به موضوع ندارد.
باید عرض کنم که واقعاً ببخشید که مجبور شدم این توضیحات رو بنویسم.
البته توضیحات اصلی ومقصود اصلی بماند برای صاحب اثر و نقد اصلی بماند برای شما
ممنون

  • میم شین
پدرت رحمة للعالمین است
و تو مادرِ پدری
و تو مادر منی
و تو مادر تو و او و آن هایی
و تو برایت فرقی ندارد که چقدر به دین پدرت هستم
هستی، هست، هستند
و تو بی خودت، با وسیله ای، با چادری یک نفر را که نه، یک محله را به فرزندی قبول می کنی
و تو می شوی مادرِ یهودی های تازه مسلمان شده

و بگذار این بار به جای روضه برای این و آن، خودت بشوی مخاطبم
گفتم یهود، یاد گذر زینبت از محله ی یهودی ها افتادم
و نمی دانم چرا یهودی ها این گونه تا کردند با دخترت
یعنی حجاب سوخته قبول نیست؟

  • میم شین
در سفر نمازها شکسته اند
ولی مادر چرا شکسته نماز می خواند؟
(یقیناً در جواب اشک هست)نقطه پایان روضه ی بیست و ششم اسفند
زیاده نوشت: برای کسانی که می خواهند جشن چهارشنبه سوری بگیرند
مواظب باشید کسی را در آتش نسوزانید

دو تا هم پست قدیمی:
  • میم شین
لطفاً قبل از خواندن این مطلب حتماً لباسی بپوشید که آستینش بلند باشد
لطفاً قبل از خواندن این مطلب آستینتان را در دهانتان بگذارید
حالا داد بزنید
و فریاد کنید نام مادر را
حالا من شرمنده ام
مطلبی برای نوشتن ندارم
می خواستم درد حسن را در لحظه ی غسل مادرش درک کنید(نقطه، انتهای خط زندگی خاکیِ مادر، حالا اگر توانستی سر خط)
  • میم شین

احقاق حق صورت گرفت

در آرامی قدم های مادر سرعت گرفت

یک دست به دست حسن

یک دست به چادر

تازه باغ فدک را هم همراه خود دارد

مادر یعنی تربیت

حسن سر به راه بودن و سر به زیر بودن را از مادر فرا گرفته

به کوچه فرزندان هاشم رسیدند

وسط کوچه بن بست شد

و شد زمان آن که مادر صورت گرفت


لطفاً خودتان روضه را در کلمات، باز کشف کنید

من عاجزم

  • میم شین

خودش خوب می دانست که وقت برای ماندن ندارد

دست به کار شد

نگران بود

(یادش بخیر وقتی مرد نابینا آمده بود، سریعاً جابه جا شد. گفتند او تو را نمی بیند و گفت من او را می بینم)

حالا زمان آن رسیده بود که باز هم کار خارق عادتی انجام دهد

(ای کاش به این عادات عادت می کردیم)

می گفت دوست دارم حتی بعد مرگم هم کسی حجم بدنم را نبیند

و اسما چاره را در تابوت دید

و مادر بار دیگر لبخند زد

  • میم شین
پدر کنار دختر مادرگونه اش در بستر بیماری اشک های دُردانه اش را به تماشا می خوابد
(تو باشی می توانی اشک های فاطمه را تاب بیاوری)
لطیف ترین و رحیم ترینِ انسان ها تابِ بی تابی زهرایش را ندارد
به هم نزدیک می شوند
و به اذن الله در اُذن الزهرا جملاتی را می خواند
و فاطمه لبخند می زند
گویی در گوشش گفته بود که زودتر از همه به پدر می رسد

راستی من به پیامبر که عاشق کودکان بود باید عرض کنم
لطفاً قریب به سه ماه مراقب طفل به دنیا نیامـده ای باش
مادرش می رسد، چرا که خود وعده ی آمدنش را داده ای
  • میم شین
بین القاب زیبای زهرای اطهر، حانیه را جور دیگری دوست دارم
مادر صداش می کنم،
دلیلش را علامه مجلسی در معنای حانیه بیان کرده
حانیه به زنی گفته می شود که نسبت به شوهر و فرزندانش مهربان و دلسوز است .
ممنون که مادرمی

  • میم شین
جسارت است که بنویسم یکی از القاب حضرت محدثه است
محدثه خواندند مادر را
چرا که بعد از حضرت رسول مادر مهبط الوحی بود
حضرت جبرائیل بر ایشان نازل می شدند و اخباری را خدمت این مادر عرضه می داشتند
و تمام این ها جمع شد و شد مصحف فاطمی
ان شاء الله با ظهور فرزندش از این کتاب برای اولین بار برای عموم رونمایی شود

تعجب نکنید از این دو مطلب شبیه هم
یکی با کسره نوشته شده
یکی با فتحه

  • میم شین
جسارت است که بنویسم یکی از القاب حضرت محدثه است
محدثه خواندند مادر را
چرا که مادر در دورانی که در رَحِم مادرش بود، سخن می گفت

حالا این جا به نظرم جا دارد که گریزی هم به زندگی حسین بزنم
چه کرد پسر با مادرش وقتی گفت که انا العطشان
  • میم شین
به باطن سلمان، به ایمان سلمان شک دارم
من به سلمان شک کردم
نمی دانم چرا وقتی دید که دستاس1 خودش می چرخد حالش عوض شد
انگار نمی دانست که همه در تسخیر این حضرات هستند.

1.حضرت جواد الا ئمّه ، امام محمّد تقى صلوات اللّه علیه حکایت فرماید:
روزى پیامبر اسلام صلّلى اللّه علیه و آله توسّط سلمان فارسى رضوان اللّه تعالى علیه پیامى براى حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه علیها فرستاد.
سلمان گوید: همین که جلوى درب منزل آن مخدّره رسیدم ، ایستادم و سلام کردم ؛ سپس متوجّه شدم که حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه علیها مشغول قرائت قرآن است و آهسته آیات قرآن را بر لب زمزمه مى نماید.
و دیدم که سنگ آسیاب بدون آن که دست حضرت روى آن باشد، در حال چرخش و دور زدن است و کسى را نزد حضرتش نیافتم .
برگشتم نزد رسول خدا صلّلى اللّه علیه و آله و عرضه داشتم : یا رسول اللّه ! جریان مهمّ و عظیمى را مشاهده کردم !!
حضرت فرمود: آنچه را دیدى بیان کن ؟
گفتم : همین که جلوى درب منزل دخترت ، فاطمه سلام اللّه علیها رسیدم و سلام کردم ، متوجّه شدم که وى آهسته قرآن مى خواند و سنگ آسیاب مى چرخید و کسى را هم نزد او نیافتم .
پس حضرت رسول صلّلى اللّه علیه و آله تبسّمى نمود و اظهار داشت : اى سلمان ! خداوند قلب دخترم ، فاطمه را سرشار از ایمان نموده است ، او تمام وجودش ایمان و یقین مى باشد و غرق در طاعت و عبادت پروردگار گشته بود.
لذا خداوند متعال فرشته اى را به نام روفائیل رحمت فرستاده است تا وى را کمک نماید.
و همان فرشته بوده است که سنگ آسیاب را براى دخترم فاطمه ، مى چرخانیده است .
و سپس افزود: بدان که خداوند مهربان تمام امور دنیا و آخرت فاطمه را کفایت خواهد نمود.
الثّاقب فى المناقب : ص 290 ، ح 248.

این شعر رو خیلی دوست دارم. خیلی قدیمیه ولی باهاش کلی خاطره دارم

چقدر آرد نشسته است روی دامانت

فدای گردش دستاس آسیابانت

 

از آن زمان که تو را از بهشت آوردند

نشسته اند ملایک سَرِ خیابانت

 

همیشه فصل بهاری - همیشه سر سبزی

اگر چه پر شده از برگ زرد گلدانت

 

ببین که پلک خدا هم به هق هق افتاده است

به گریه های کبودِ بدون پایانت

 

سرِ مزار تو حتی مدینه مَحرم نیست

خدا برای همین است کرده پنهانت

 

اَلا مسافر گندم نخورده ی دنیا

چقدر آرد نشسته است روی دامانت

علی اکبر لطیفیان

  • میم شین

ای کاش آدم را می دیدم

تا بپرسم حالش را

وقتی شنید الهی یا فاطر بحق فاطمه

همه از بند آخر و یا قدیم الاحسان می گویند


حالا جای نظر سؤال مرا جواب دهید

اگر شما آدم بودید چگونه می شد حالتان با شنیدن یا فاطر بحق فاطمه؟

  • میم شین
السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّی وَ عَنِ ابْنَتِکَ النَّازِلَةِ فِی جِوَارِکَ وَ السَّرِیعَةِ اللَّحَاقِ بِکَ... (خطبه 202 نهج البلاغه)
به نظرم میاد این قسمت از سمت خدا رو گوش بدید بهتر باشه تا این که من بخوام بنویسم
خودم که خیلی گریه کردم، شما رو هم دعوت می کنم به استماع
تاریخ 12/12 حجت الاسلام حسینی قمی

می رسد روزی که اهل قیامت فریاد می زنند ای کاش ما هم از فاطمیون می بودیم...

نه مثل ساره ای و مریم ! نه مثل آسیه و حوّا

فقط شبیه خودت هستی ! فقط شبیه خودت زهرا!

اگر شبیه کسی باشی ، شبیه نیمه شب قدری

شبیه آیه تطهیری! شبیه سوره « اعطینا»!

علیرضا قزوه


از شما خواهشمندم این قسمت از سمت خدا رو دریافت کنید و گوش بدید



  • میم شین
از همان زمان که در باز شد
باب روضه هم باز شد
از همان وقت که آتش پایش به روضه باز شد
بهشت هم آتش گرفت
  • میم شین
مراسم غبارروبی از  مزار شهدای احد
هر دوشنبه و پنج شنبه
با حضور دلیل خلقت حضرت صدیقه ی طاهره
از کلیه ی عزیزان تقاضا می شود در هنگام اشک های این بانوی مکرمه و مطهره در این مکان حضور نداشته باشند تا بهانه ای دست بدخواهان نیفتد که زهرا زیاد گریه می کند
با تشکر تولیت مزار حمزه سیدالشهدا
  • میم شین

خلق افلاک را تو بهانه شدی

و حالا برای رسیدن به جاه و منزلت به بهانه ای تو را...

چرا...؟

مجدد از بلال بخواه که اذان بسراید

مجدد بگو که درست اشتباه بخواند

مدینه ولی را با اگر و اما دوست می داند

حالا سین و شین که این حرف ها و این نقطه ها را ندارد

بگو بلال اذان بسراید

فقط مراعات حال مریض فراموشت نشود بلال

خودت وقتی به میانه اش رسیدی صدا را قطع کن

  • میم شین
می خواهم به یاد قدیم جمله بسازم
در
مادر از ضرب در وجودش منهای محسن به علاوه ی میخ شد
کوچه
مادر در خانه زمین خورد، در کوچه افتاد، و گفت کو، چه شد علیِ من؟
فدک
مادر در خطبه خوانی اش فدک ستاند، در کوچه فدک را فدای حجابش کرد
سیلی
مادر خودش سِیلی از باران بود ولی سیلی هم سد باران نشد
فنفذ
همان بهتر که از این قسمت نمره نگیرم، بمیرم هم نمی نویسم(نقطه سر خط)

اگر این روایت امام صادق را ننویسم که بیشتر جان می دهم:
وقتی خلیفه ی دوم به مقام خلافت رسید، حقوق همه ی کارگزارانش را به خاطر مالیات کم کرد الّا قنفذ چرا که امام صادق فرمود: ... .
  • میم شین