میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

در این فضا سعی شده در کمال ایجاز و اختصار و با نگاهی نو و جدید به بررسی مسائل اطراف پرداخته شود.
شاید اگر من رنگ عمل به نوشته ها بزنم و با وجودم قلم بسایم بهتر شود.
دعا کنید

پیام های کوتاه
  • ۱ فروردين ۹۹ , ۱۳:۵۹
    بهار
  • ۲۹ اسفند ۹۸ , ۱۴:۴۱
    شفا
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۳/۰۴/۱۱
    سگ
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۲۹ خرداد ۹۸، ۱۳:۲۶ - مینا
    عالی
  • ۲۲ مرداد ۹۷، ۱۸:۳۲ - باران
    ...
پیوندهای روزانه

۲۴۴ مطلب با موضوع «حرف های دلم» ثبت شده است

چقدر حرف نگفته میان کم حرفی ست...


خیلی وقت بود ننوشته بود

وبلاگم رو باز کردم ولی هر کار کردم جز این یه مصرع هیچی نتونستم بنویسم

  • میم شین

غرور دارم

در عدم

آن قدر با شکوه و فرّ ور رفتم با دین

تا فروردینی شوم

  • میم شین

آب می خورد

قصه عاشقی ما

از همان رود

دم موج موهات

(جاده چالوس - روستای امامزاده حسن (حسنکدر) - نوروز 1400)

  • میم شین

تاک منزل ثمری داد ثمر

اهل منزل همگی مست شدیم

  • میم شین

دو سه روزِ عشقم

که خیلی کلافم

شبیه خیالم

موهاتو می بافم ...

  • میم شین

همیشه گفته اند سکوت علامت رضاست

حالا نزدیک ولادت حضرت مهربانی ها فقط سکوت می کنم تا هدیه ام را بگیرم

صبح ملکوت بود و من بودم و تو

دل محو قنوت بود و من بودم و تو

ای کاش پس  پنجره  فولاد ت

یک لحظه سکوت بود ومن بودم وتو

  • میم شین
دو بال می خواهم که وبال نباشم
  • میم شین

نعمت فراوان بوده و  گل از خدایت داده اند
آخر رضایی می شوی وقتی رضایت داده اند


حدود دو ماه دیگه دلیل جدیدی برای ادامه زندگی کنارمون میاد


  • میم شین

خار دو چشمان توام، راه گلویت بسته ام

آقای من! صاحب زمان! از کرده ی خود خسته ام

  • میم شین
وقتی بنای شادی زهرا شدی شما
من هم فدای نام شما می شوم فقط
  • میم شین
دوران زندگی علی و فاطمه رو که ورق بزنی به ملاطفه ها می رسی
علی به داشته هایش می بالد
زهرا به دارندگی هایش افتخار می کند
و سال ها بعد
در بعد مسافت و زمان
چون منی به چنین پدر و مادری می بالم و به ایشان عرض می کنم که من پدر و مادری دارم که نه فاطمه دارد نه علی
افتخار مرا نه علی دارد نه فاطمه

پ.ن: سالگرد عقد خودم را به خودم و تمام زندگی ام تبریک عرض می کنم
  • میم شین

قبل سحر با خدایم گفتم

من برای تو بندگی نکردم

و تو برایم به جز خدایی نکردی


  • میم شین

برای خودم می نویسم

برای خودم که یک سال به رفتنم نزدیک تر شدم

و من می روم

و بی قراری هایم لحظاتی تمام می شود

و لحظاتی بعد باز شروع

و نگران فرداترم می شوم

که چه می کند خدا با من و این همه سال های از دست رفته ام

پیشاپیش خدا مرا رحمت کند

برای مولودهای امروز  طلب رحمت و استغفار کنید

ممنون


مرده هم فکر قیامت دارد
آرمیدن چقدر دشوار است...

  • میم شین
تنها دلیل عاشق شدن خود تویی ...
  • میم شین
من به لب های تو محتاج تر از هر چیزم
به خدا بوسه ی تو جان به تنم می بخشد

یادش بخیر نوشت:
قبل از سفر به حرم مقدس مادر سادات (حضرت معصومه سلام الله علیها)
خیلی یاد حضرت رقیه خاتون بودم
ما هم به این ها خوشیم
بیچاره کسی که این خوشی ها رو نداره
  • میم شین
داشتم حاسبوا قبل ان تحسابوا انجام می دادم
کم و کاستی زیاد داشتم
اما یه نقطه ی امیدورای داشتم
دهه اول محرم
بیت المهدی کرج، کنار استادم آقای نوازنی
کلی اشک و ناله
دو تا غزل مرثیه
کلی اشک برا رقیه
خدا رو شکر
سالتون خوش تموم بشه
به پایان آمد این سال و حکایت همچنان باقی
  • میم شین

هر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد

داند که حال یاری، سخت است بی قرارش

  • میم شین

دست من نیست دو چشمم

خود به خود می بارد

  • میم شین