خروس امسال

اگر سحرخیزی را از خروس امسال بیاموزیم

صبح از یازده شروع نمی شود

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

خودنوشت:به این امید که به شخص شخیص خودم بربخورد

ویلیامز

ویلیامز استرالیایی کاری کرد که

شاید اوباما با ما نکرد

گذر

عده ای خرشان از پل می گذرد
عده ای خر می شوند و از پل می گذرند

کم

بعضی ها کم می آورند
بعضی ها کم دارند
بعضی ها هم کم کم دارند کم می آورند
مسئولین به فکر این قشر کم که زیاد هستند باشند

آواز

هر نفس آواز عشق می رسد

نه می رسید از چپ و راست

و امروز هر نفس آواز رپ می رسد از چپ و راست

پیچ

اوضاع من پیچیده شده

زندگی من به هم پیچیده

با دل پیچه شاید تکمیل شود پیچ های من

فرق

عده ای با خاک کاخ می سازند

عده ای هم مانده اند از کدام خاک به سر بریزند

خواب پام

پام

چشمش را بست

خود درازش را درازتر کرد

خواب رفت

تردید

نگاه که تر شد
یعنی دید تر شد
و این یعنی تردید

زندگی تا ته

می گفت در گپ و گفت و تعارفات که:

تا آخر عمرت زنده باشی!!!

گرانی

گفت این گرانی ها از کجا آب می خورد؟

اگر بفهمیم شاید سدهای خالی پر شود

گرانی از هرجا که آب بخورد مطمئنا زیاد آب می خورد

ضمایر

انگلیس برای ما من و تو ساخت

ما هم دست به دست هم دادیم شما ساختیم

کلاً روی ضمایر داریم کار می کنیم

ابوعطا نویسی

عجب زمانه ی عجیبی است؟

قورباغه ابوعطا می خواند

من می نویسم

ابروبرداری

این روزها که در خیابون قدم می زنم
دلم بیشتر می گیرد
می بینم پسرهایی را که سرطانی هستند
و چقدر زیاد شده اند
همه در دوره ی شیمی درمانی
از ابروهای ریخته یشان این را فهمیدم

خودم

کس نخارد پشت من

حتی خودم

می گویند شیرازی ها تنبل اند

پس بیا مرا ببین

خدمت

سرکاریم!
خدمت دیگری از دولت

پیکان

لیگ برتر و باز هم یک ماشین قدیمی

تراکتور بود به پیکان نیز آراسته شد

ای کاش گوجه ای می پوشیدند

آرزو

آرزو چون بر جوانان عیب نیست
آرزو دارم آدم شوم