میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

در این فضا سعی شده در کمال ایجاز و اختصار و با نگاهی نو و جدید به بررسی مسائل اطراف پرداخته شود.
شاید اگر من رنگ عمل به نوشته ها بزنم و با وجودم قلم بسایم بهتر شود.
دعا کنید

پیام های کوتاه
  • ۱ فروردين ۹۹ , ۱۳:۵۹
    بهار
  • ۲۹ اسفند ۹۸ , ۱۴:۴۱
    شفا
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۳/۰۴/۱۱
    سگ
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۲۹ خرداد ۹۸، ۱۳:۲۶ - مینا
    عالی
  • ۲۲ مرداد ۹۷، ۱۸:۳۲ - باران
    ...
پیوندهای روزانه

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر» ثبت شده است

مادرم این گونه دعا می کند:

ارزقنا من فضلک الواسع رزقاً حلالاً طیباً و لا تحوجنا و لا تفقرنا الی احدٍ سواک
روزیِ حلال و پاک از فضل وسیعت روزی مان کن
شاید خواجه عبدالله انصاری از این دعا این گونه نوشت: و مگذار ما را به که و مه
یاد این آیه هم افتادم:
یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله
یاد این هم افتادم:
گدای دورِ گردم/دورِ گنبدت می گردم

سحر نوشتم:

وقتی نگاهم می کنی لب های من تر می شود
این گونه آسان می شود روزه در این روز بلند

  • میم شین
مادرم این گونه دعا می کند:
اللهم افتح لنا خزائن رحمتک و هب لنا اللهم رحمة لا تعذّبنا بعدها فی الدنیا و الآخرة
مادرم زیبا دعا می کرد
گشایش خزینه های رحمت خداوندی را طلب می کرد

روز اول ماه مبارکتون مبارک
امروز فقط یاد عروس مادر بودم و طفل کوچکش
و سحر نوشتم برایش:

وقتی در این ماه خدا، ماهی لبش خشکیده شد
در چشم خیس عاشقی عکس تلظی دیده شد

ان شاء الله همین روضه باز به گوش مادر در کربلا برسد
و ان شاء الله به حق قرآنی که از طرف او برایش تحفه می برم کاری برای دلم بکند و برایم مادری بکند و کجی ها و سستی ها را صاف محکم کند و راه را برای دلم هموار کند
  • میم شین

بی بی بی حرم را در قم خواستم ببینم

قسمت نشد

من نمی گویم

بروید سراغ شهاب الدین مرعشی نجفی


روضه نوشت:

حالا که قم نشد

دلم می رود کربلا

تو

تنور

نور

و خولی

همچنان بی ایمان ماند

  • میم شین
گلیمش کوچک
دست و پاش دراز
با پا به در
با دست به سر
و این شد که مادر
رهسپار شد به سرای دیگر

نمی دونم چرا ولی کم میارم روضه می نویسم
توجه کردین چقدر کم میارم
***
اصلاً من کم دارم
هم خودم
هم تو را
و می رسم
روزی آن قدر به خودم
تا برسم
و تو بچینیَم
ان شاء الله

عذر و تشکر نوشت:
عذر بابت این که نمی رسم به دسوتانم بابت مشغله سر بزنم، ببخشیدم
تشکر بابت لطفتون که با جود بی لطفی حقیر، بنده نوازی می کنید
  • میم شین
قرار بود که قرارم را نشکنم ولی چه کنم نشد
کوتاه نوشتن هم حال و هوایی دارد لااقل برای خودم
پس یک تک بیت برای تمام زندگی ام حضرت رقیه خاتون:
دست او نیست دو پاش و موی او هست به دست
پس همین شد که به سر رفت به نزد پدرش
 
یا رقیه
 
 


 
  • میم شین