دعای مادرم - 10
يكشنبه, ۷ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۳۵ ق.ظ
مادرم این گونه دعا می کند:
اللهم انّی اسئلک ... تبصّراً فی کتابک
خدایا از تو بصیرت در کتابت را می خواهم
سحر نوشت:
زهرا برایت گریه کرد
مادر نرو، مادر بمان
ناقص نوشت:
ای حضرت لؤلؤ سرشت
در باغ تو احمد چه کشت
یک سیب ریخت بر روی خشت
آمد به دنیا یک بهشت
اسپند دود کن دور سرت
مکه نمی فهمد تو را
دست بردی بالا چرا؟
باز شهر را کردی دعا
ای حضرت خیرالنساء
رحمت شدی چون همسرت
ای حضرت مرجان سرشت
آری خدا در سرنوشت
نام تو را زیبا نوشت
حالا گوارایت بهشت
پر زن ولی بی دخترت
- ۹۴/۰۴/۰۷