میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

در این فضا سعی شده در کمال ایجاز و اختصار و با نگاهی نو و جدید به بررسی مسائل اطراف پرداخته شود.
شاید اگر من رنگ عمل به نوشته ها بزنم و با وجودم قلم بسایم بهتر شود.
دعا کنید

پیام های کوتاه
  • ۱ فروردين ۹۹ , ۱۳:۵۹
    بهار
  • ۲۹ اسفند ۹۸ , ۱۴:۴۱
    شفا
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۳/۰۴/۱۱
    سگ
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۲۹ خرداد ۹۸، ۱۳:۲۶ - مینا
    عالی
  • ۲۲ مرداد ۹۷، ۱۸:۳۲ - باران
    ...
پیوندهای روزانه

دومین پرده - شب دوم

دوشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۴۹ ق.ظ

روضه خوان شروع می کند.

از بهت دیشب خبری نیست. عوضش بغض ها بیشتر شده اند. مهمان های جلسه ها هم همین طور. قبل از رسیدن به حرف روضه خوان این را بگویم بد نیست. معمولاً وقتی کسی حرف می زند باید نفر مقابل سکوت کند و به حرفش گوش دهد ولی اینجا و این مجلس فرق دارد.

فرقش را اینجا ببین

روضه خوان با این جمله شروع می کند اعوذ بالله من الکرب ...

آن قدر صدای بغض های ترکیده زیاد است که

روضه خوان جای ناراحت شدن خودش هم گریه می کند و البته تازه شروع می کند.

و ورودیه و روضه ی جناب حر را یکی می کند.

راه برگشت نیست. این حرف حر است.

چه باید کرد. امام چه باید بگوید.

مادرت به عزایت بنشیند.

چند روز بعد تنها خانواده ای که توانستند برای عزیزشان عزاداری کنند همین خانواده ی حر بودند.

تازه فهمیدم معنای حرف امام را. دعایی کرد که اجابت شد. نه از سر بغض و کینه که از سر دلسوزی

و گریز می زند که خانواده ی حسین جای عزاداری ...

بگذریم....

یاعلی

  • میم شین

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">