چهارمین پرده - شب چهارم
چهارشنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۵، ۰۳:۲۹ ب.ظ
روضه خوان شروع می کند. امشب هم روضه احساسی است. باید بشنویم که روضه خوان چه خواهد کرد.
هنوز در بین جمعیت هستند کاسنی که هنوز تشنه ی روضه ی رقیه هستند و این کار روضه خوان را نمی دانم که راحت می کند یا سخت ولی بشنویم روضه ی روضه خوان را
کاروان راه افتاد و زینب شرطش هنگام ازدواجش را باید اجرایی کند. همراهی برادر.
را ه می افتد و عبدالله سنگ تمام می گذارد و بچه ها را هم با مادر راهی می کند.
بگذریم این اتفاقات را زیاد شنیده ایم.
کربلا می رسند.
دو طفلان التماس دایی مثل همان سال 61 التماس به دایی هم می کنند.
رخت جنگ که نه رخت رفتن هم به تن می کنند و می روند و شهید می شوند و مادر نه بیرون می آید نه حرفی می زند و نه ...
شد روضه ی اربعین و حالا مستمعین با خیال راحت می توانند یاد اربعین و حرف های زینب که از رقیه ی جامانده می گوید ضجه بزنند و ...
بگذریم
یا علی
- ۹۵/۰۷/۱۴