میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

در این فضا سعی شده در کمال ایجاز و اختصار و با نگاهی نو و جدید به بررسی مسائل اطراف پرداخته شود.
شاید اگر من رنگ عمل به نوشته ها بزنم و با وجودم قلم بسایم بهتر شود.
دعا کنید

پیام های کوتاه
  • ۱ فروردين ۹۹ , ۱۳:۵۹
    بهار
  • ۲۹ اسفند ۹۸ , ۱۴:۴۱
    شفا
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۳/۰۴/۱۱
    سگ
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۲۹ خرداد ۹۸، ۱۳:۲۶ - مینا
    عالی
  • ۲۲ مرداد ۹۷، ۱۸:۳۲ - باران
    ...
پیوندهای روزانه

اعلامیه

شنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۳، ۰۵:۴۸ ب.ظ
قصد، تعریف قصه نیست
قصدِ غصه دار کردن دل تو را دارم


اعلامیه آقا رسول الله
روزی پدری دلسوز اعلامیه اش بر در دیوار شهر که مزین به نام خودش بود خورده شد
روی اعلامیه اش از یگانه دخترش یاد شده بود
کل شهر خوب می دانستند که این دختر و پدر وابسته ی همند
جملاتی که پدرش به دخترش ابراز داشته شاهد این مدعاست
کل شهر می دانستند
و ای کاش...!
***
حسودان
با هیزم حسد، خار جای گل به در خانه ی دختر بزرگ مردِ شهر بردند
البته در کنار هیزم که شعله ور می شد آبروی خود را هم بردند
تا خوب آبی باشند روی آتش
ختم پدر به همین جا ختم نشد
عقده های در دل مانده را با اهل خانه شریک شدند
و حالا وقت آن بود تا به زور رخت عزا را از تن صاحب خانه درآوردند
پس به دستش گره انداختند
و رخت عزای جدیدی برای او تدارک دیدند



لطفا دریافت رو از دست ندید
عنوان: کربلایی مجتبی رمضانی
توضیحات: فاطمیه کربلایی مجتبی رمضانی

مجتبی رمضانی
  • میم شین

نظرات (۸)

  • میلاد فرضی زاده
  • یا بضعه الرسول ...
    پاسخ:
    تازه کاملش کردم و گذاشتم
    یا بضعة الرسول
    مادر سادات به دادم میرسی ؟؟؟
    پاسخ:
    مادر
    و در ما را کشت
    حرفی ندارم بجز گوش دادن به روضه روزهای غم حضرت صبر...
    اللهم عجل لولیکـــ الفرج
    پاسخ:
    میخ بود و لگد و لنگه در
    محسن و سقط جنین و مادر
  • ترنم تنهایی
  • سلام خیلی عالی بود ممنون
    پاسخ:
    سلام
    خدا همه ی شیعیان رو قبل از مرگ بیامرزه
    ضمناً ممنون از لطفتون
  • علیرضا غفاری
  • بارون بارونی
    چشمای گریونی
    آقایی که میشه به پای دین قربونی
    مهتاب مهتابی
    مادری آسمانی
    پدری که چشماشو بسته ، نداره ناراحتی

    پاسخ:
    نرو بانوی حیدر
    سلام
    :(
    پاسخ:
    سلام
    مادر...
    تا به حال همچین پوستری ندیده بودم! شگفت زده شدم...
    بهتر بگم دلم غصه دار شد...
    پاسخ:
    به هدفم رسیدم
    مادر گریه دار است
  • محدثه انصاری
  • در آخرش هم مسلمان نشد....
    پاسخ:
    ...
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">