دعای مادرم - 29
جمعه, ۲۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۳۵ ق.ظ
مادرم این گونه دعا می کند:
اللهم اجعلنا ممن احلص لک بعمله و احبک فی جمیع خلقک. اللهم صل علی محمد و آل محمد
اخلاص و محبت نسبت به همه ی مخلوقات را در ما قرار بده
شاید برای همین بود که برای همسایه دعا می بردی
آخرین شب جمعه ی ماه مبارک
پس سحر نوشتی نوشتم
برای حسینی که مثل جنگ صفین قرآن شد به روی نیزه
و نوشتمش از روی سوره ی مقطعه ی شورا
و سپید نوشتم از روی دست خدای سپید:
به نام خداوندگار قطعه ها
حا میم
عین شین قاف
و به چشم رسولان اشک نازل کردی
برای نور نیره ی به روی نیزه
و نیز خون فرستادی به دیدگان اوهایی که صبح، شام را به اشک نشستند
و شام شامشان خیزی به خیزران داشت
و کاش
خون مردگی مردان خدا هم
حتی اگر جای گلو،روی لب باشد
پتانسیل غلبه برا جاذبه زمین را داشت
***
خون عشق
حیف است
روی خاک حیف و میل شود
- ۹۴/۰۴/۲۶