میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

در این فضا سعی شده در کمال ایجاز و اختصار و با نگاهی نو و جدید به بررسی مسائل اطراف پرداخته شود.
شاید اگر من رنگ عمل به نوشته ها بزنم و با وجودم قلم بسایم بهتر شود.
دعا کنید

پیام های کوتاه
  • ۱ فروردين ۹۹ , ۱۳:۵۹
    بهار
  • ۲۹ اسفند ۹۸ , ۱۴:۴۱
    شفا
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۳/۰۴/۱۱
    سگ
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۲۹ خرداد ۹۸، ۱۳:۲۶ - مینا
    عالی
  • ۲۲ مرداد ۹۷، ۱۸:۳۲ - باران
    ...
پیوندهای روزانه

شب ششم محرم 98

جمعه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۸، ۰۳:۵۲ ب.ظ

عسل می بارد از لب ها، چه شیرین ست مردن ها

دعا می جوشد از خیمه، میان چادر زن ها

تنی تب کرده در خیمه، سری بی تن شده آن سو

و قاسم میل میدان دارد و  مولا تک و تن ها

خلاصه بی زره آمد شبیه حضرت حیدر

به بابای حسن رفته، چه شیرین ست رفتن ها

میان رفت و آمد ها کسی ورد زبانش من

و قاسم بر زمینش زد، امان از کبر دشمن ها

خود ازرق به میدان شد که من جنگ آورِ رزمم

ذبیح دست قاسم شد، اسیر آن همه فن ها

دم میدان علمدار و صدای آفرین قاسم

همه محو تماشایش، چه شیرین ست دیدن ها

به دورش حلقه زد دشمن شبیه کوچه شد میدان

چهل تا مرد و یک زهرا، به رویش راه بستن ها

قد قاسم چه سروی شد، به ساقی حرم رفته

عسل می بارد از لب ها چه شیرین است مردن ها

 

  • میم شین

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">