علت کتک خوردن

دختر سه ساله بیشتر کتک خورد تا کسی به سکینه نگاه نکند

هیز

چشم هیز را کسی نمی دانست یعنی چه؟

تا این که شام ...

نزدیک ترین حالت

این قدر در سجده بودی که به قرب خدا رسیدی

***

نزدیک ترین حالت بنده به خدا سجده است

یا سید الساجدین

سجده را بار دیگر معنا کردی

سکونت

سکونت خواهر سکینه در شام دائمی شد

خراب و آباد

دختری در خرابه خراب شد
تا مثل منی آباد زندگی کنیم

مرتضی پاشایی جوان کربلا نرفته

مرتضی از پدرش خواست نایب الزیارة باشد برای او

دلش خیلی کربلا و نجف می خواست

ناکام از دنیا رفت

َ ر

معجر

سر

دختر

پدر

برادر

اصغر

اکبر

ختجر

حنجر

اما اگر خواستی بیشتر گریه درآوری برای قافیه بنویس

در

بی تقصیرم

تقصیر من نیست که نی با می هم قافیه شده

سر روی نی

سر عباس تا سر نی رفت

طبیعی می شود که آل الله به مجلس می بروند

چراغانی

چقدر برای دیدن امام شاد بودند

شهر را چراغانی کردند

استقبال از کاروان

چقدر سنگ به استقبال کاروان آمد

لیاقت

قبرستان شام لیاقت داشتن رقیه را نداشت

نامسلمان های ...

دلیل رفتن رقیه

آن قدر سر به سر پدر گذاشت
تا رفتنی شد

دو خواهر

راستی پشت خارها دو خواهر افتادند

نکند آن دو طفل از قلم اشکتان جا بمانند

جسارت و اسارت

ابوحمزه دائم سؤال می پرسید گریه های امام سجاد را

و شنید

که درد شهادت پدر نبوده

جسارت و اسارت درد امام بود

زاده نشده بودن

این روزهای کوفه و شام دلیل حرف امام سجاد بود

ای کاش از مادر زاده نشده بودم

بالا آوردن سر

سر افتاد

مرد خیره سری زحمت خم شدن هم به خویش نداد

در حال ایستاده سر را با سر نیزه بالا آورد

لطفا فکر  نکنید که چگونه