میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

در این فضا سعی شده در کمال ایجاز و اختصار و با نگاهی نو و جدید به بررسی مسائل اطراف پرداخته شود.
شاید اگر من رنگ عمل به نوشته ها بزنم و با وجودم قلم بسایم بهتر شود.
دعا کنید

پیام های کوتاه
  • ۱ فروردين ۹۹ , ۱۳:۵۹
    بهار
  • ۲۹ اسفند ۹۸ , ۱۴:۴۱
    شفا
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۳/۰۴/۱۱
    سگ
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۲۹ خرداد ۹۸، ۱۳:۲۶ - مینا
    عالی
  • ۲۲ مرداد ۹۷، ۱۸:۳۲ - باران
    ...
پیوندهای روزانه

درخواست

دوشنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۳، ۰۸:۰۸ ق.ظ
لطفاً قبل از خواندن این مطلب حتماً لباسی بپوشید که آستینش بلند باشد
لطفاً قبل از خواندن این مطلب آستینتان را در دهانتان بگذارید
حالا داد بزنید
و فریاد کنید نام مادر را
حالا من شرمنده ام
مطلبی برای نوشتن ندارم
می خواستم درد حسن را در لحظه ی غسل مادرش درک کنید(نقطه، انتهای خط زندگی خاکیِ مادر، حالا اگر توانستی سر خط)
  • میم شین

نظرات (۲۰)

  • علیرضا غفاری
  • فوق العاده بود
    با اجازه گپی
    پاسخ:
    خدا کنه مادر هم همین نظر رو داشته باشه
    مطالب برای استفاده ی شماست
  • کمی بودن ...
  • گرچه خاکی ست ولی مرقداوکعبه ماست 
    نام آن گرچه بقیع است ولی عرش خداست.... 
    علی اکبرلطیفیان 
    پاسخ:

    تـو تـوی خاک وَ این دستهای من خاکی

    کــه بود آنکه به خاکت سپرد؟ آیـا من...؟

    علی اصغر ذاکری

  • میلاد فرضی زاده
  • خیلی خوب بود ...

    آه حسن ...
    پاسخ:
    خیلی لطف داری
    آه مادر حسن...
    سلام
    :(((
    پاسخ:
    سلام
    :(
  • میثم حسینی خو
  • متأسفانه با مطلبی از علی مطهری به روزم!
    پاسخ:
    ممنون از به روزی تون
    سلام
    این مطلبو از کجا استنباط کردید؟.!!روضه خوانی؟؟یا مقتل خوانی؟؟یا یه جوری همزاد پنداری؟؟
    خوشحال میشم به علمم چیزی بیافزاید...
    یا علی

    پاسخ:
    سلام
    امیرالمومنین موقع غسل حضرت زهرا از فرزندان خواستند تا آستین های عربی شون رو در دهان قرار دهند تا صدای گریه شون بلند نشه...
    یه بابی هم توی روضه هست که معروفِ به زبون حال گفتن...
    اگه نیازِ بیشتر توضیح بدم، امر بفرمایید
    .................................
    ......................
    ...............

    اذیت شدم
    پاسخ:
    یکی از معدود مطالبی بود که با اشک های خودم قاطی شد
    البته بابت اذیت شدنتون به هیچ عنوان عذر نمی خوام
    نوشته بودم که درد بکشیم
    زیبا بود...
    پاسخ:
    ممنون
    برادر من سلامی دوباره
    ممنون از توضیحتون.اگه لطف کنید به سندشم اشاره کنید متشکر میشم..
    یا حق..
    پاسخ:
    سلام
    همین الان نگاه کردم
    جایی به نقل از ناسخ التواریخ نوشته بود
    سند داره این قضیه

    دل من، در دل شب،

     خواب پروانه شدن می بیند ...



    پاسخ:
    دل من در دل شب خواب پروانه شدن می بیند
    آفرین
    سلام
    امان:(:(:(
    پاسخ:
    سلام
    آه
    من دل ندارم...
    پاسخ:
    بیدل
  • علیرضا غفاری
  • سلام
    صرفا جهت اطلاع منو دیدید؟
    پاسخ:
    سلام
    اومدم دیدم
  • ღ*•.¸بــــــــے قــــرار¸.•*´ღ
  • ...
    ...
    ...
    نمیدونم چی بگم...
    :(

    پاسخ:
    من هم نمی دونستم چی بگم
    واقعاً
    نوشته ای رو هم که می خواستم بنویسم رو نتونستم بنویسم
    من پسر ارشد خونمونم!
    عجیب عاشق مادرم هستم...

    زیبا بود، تشکر
    پاسخ:
    ممنون
    کاشکی پسر ارشد نبود
    ای خدا
    ای خدا
    کاشکی راه رفتن بلد نبود
    ای خدا
    ای خدا
    سلام
    ناسخ التواریخ مرحوم محمد تقی سپهر؟؟خوب بقعیش!!
    درسته قانع نشدم ولی بازم ممنون...
    پاسخ:
    سلام
    ان شاء الله بعداً مفصل ترش رو از استادمون باید بپرسم
    به هر ترتیتب عذر
    التماس دعا
    یازهرا....
    پاسخ:
    یازهرا
  • وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
  • :(
    پاسخ:
    :(
    سلام
    میشه نام امام حسن در کنار نام مادرشون بیاد و اشک جاری نشه؟
    قبول باشه ازتون ان شالله

    یاعلی
    پاسخ:
    سلام
    گل گفتید
    چقدر غم...
    پاسخ:
    آه
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">