سفر با مترو

دولتمردان طعم سخت سفر درون شهری با مترو را چشیدند
قشنگ بود
از صمیم قلب و از آنجایی که بنده مسئول خواندن نیت حضرات دولتی نیستم:
متشکرم

فرق زمانه ها

در این زمانه
کسی به ما سر نمی زند
همه از دور زخم زبان می زنند

---

و زمانه ای به خاطرم آمد
کسی سر نمی زد
ولی وقتی رسید
انگار سر آورده
و بعد با لگد می زد
(قصد روضه نوشتن نداشتم)

تو؟

فلسفه یعنی
بگو
تو که هستی؟

وضع من

آن قدر هوای خودم را داشتم

که این شد وضع من

جواب +

محبوس شدم
از وقتی به هوای خودم جواب مثبت دادم

کارکرد

فکرش را هم نمی کردم
تا کارکرد فکر من همین است

فرق دو سید

سید علی عاشق است

سید صادق هم

اما یکی عاشق عزاداری سنتی

یکی هم عاشق عزاداری مدرن

لنگ

این قدر لنگ می زنم که در مسیر دین شده ام
تیمور لنگ

گریزان

شاید در قرن ۲۱ شده ام یک قرون وسطایی گریزان از مذهب

مقدمه

شکست مقدمه ای است برای پیروزی
و من فعلاً  فقط مقدمه چینی می کنم

تلاش ما

وقتی که جمعه یار نمی آید
از شنبه به مدت شش روز تلاش می کنیم تا جمعه نیاید

مطرب

اقبال دورم زد
دارم زد
افتادم
برعکس
شویم را به آواز خواندم
این هم بخت رفته ی برنگشته
و دوهزار عادتم را ترک می کنم

تروریست

حضور نتانیاهو در راهپیمایی یعنی

تروریست علیه تروریست

حرف های طنز

خنده دار است وقتی نتانیاهو هم دم از آزادی می زند

این عجیب نیست

قریب به یک میلیارد و نیم مسلمان
چرا به جوش نمی آیند
وقتی
به شخص اول دینشان اهانت شده

دست های بسته

ای کاش دست های علی باز بود

تا می توانست جواب هتاکان به رسول را بدهد

منش رسول

این روزها دوباره بازار استغفار پیامبر برای مسخره کنندگان و هتاکان گرم است

شاید

این منش ایشان بود

عیادت

شاید روزی هتاکان پیامبر در بستر بیماری باشند
و پیامبر برود و بگوید به آن ها که چند وقت است حبری از شما نیست!