به نام حضرت خون خدا زاده ی خون خدا
حال من خوش نیست درد دارم
من مریضم پی دوا هستم
درد من را کسی نمی فهمد
در به در در پی عزا هستم
**
من دلم تنگ هیئتت بوده
چند ماهی ست که ما درگیریم
غرق دنیای خود شدیم ازبس
ما به ویروسِ درد زنجیریم
*
حال ما را حسین می فهمد
هم دوا و هم شفا از اوست
اشک روضه مرا بزرگم کرد
اشک و گریه و صفا از اوست
*
روضه خوان تو بگو حسین
گریه کردن برای او با من
در کنار آب بودی و تشنه
من شنیدم سر تو را از تن
*
می برید و مادری می گفت
من فدایت که تشنه جان دادی
اکبرت را فدای دین کردی
من جوانم تو هم جوان دادی
- ۰ نظر
- ۳۰ مرداد ۹۹ ، ۱۳:۰۳