من بروم

باشد نفس! بعد تو دیگر نفس حرام
حالا بمان! من بروم جای دیگری

خوب کردن

اول قدم در خوب کردن
خوب بودن خود است

مراعات نظیر

چه مراعات النظیر سخیفی
دهان بینی

معنای عشق

عشق را اگر خواستی معنا کنی

در خیابان معنا نکن

گمشده ی این روزها

من نمازم را پی تکبیرة الاحرام علف می خوانم
خوش به حال سهراب ها که لااقل نماز می خواندند
و امروز کجایند کسانی که خم ابروی تو را به یاد بیاورند
و چقدر محراب ها به فریاد نمی آیند این روزها

نگاه حرام

دختران زیباتر شده اند

یا چشمان ما بی ارزش

نسیانِ انسان

انسانم
و نسیانم
کار دستم داد
فراموشم شد که عبدم

تلخی

المُرُّ تمرّ مَرّ السحاب

تلخی ها می گذرند مثل گذشتن ابرها

---

نمی دونم شاید اشتباه باشه، عربی م خوب نیست. دیدم مُر و مَر مثل هم هستن و یاد حدیث فرصت ها مثل ابر می گذرند افتادم، نوشتم

شرم

وقتی مادر می بیند
من باز شر می کنم
حاصلش شرم می شود

دل نبندیم

روزی
رَختِ آخرت
رُخَت را
می پوشاند

نگاه و گناه

چقدر فاصله نگاه تا گناه کم است

یک قدم جابه جا برداشتن یعنی یک عمر گناه

دیش

نان نداشت بخورد
اما با تلاش بیشتر پول روی پول گذاشت
و نهایتاً یک دیش و رسیور خرید
و خودش را به گندم که نه به ارزنی فروخت

درگیرم

هر وقت از آزادی رها شدم

مرا عبد خدا بخوانید

فعلاً درگیرم

دروغگوی هم خون

دروغگو دشمن خداست

حتی اگر هم خون تو باشد

ماهواره

ماهواره حق را با باطل درمی آمیزد
و حالا درآمیخته می شوی
قسمتی ت با فرهنگ شرق
قسمتی ت با فرهنگ غرب
وی می شوی بی هویت

باور نداری نظریات استعمارنو را بخوان

جرم

جرم جرمی را که در برابر دیدگان خدا انجامی می دهی را بدست آورید؟

احتلام

احتمال احتلام بالا می رود

وقتی نگاه به نامحرم بالا می رود

لقمه

حق تجسس در لقمه ی افراد نیست
اما لقمه ی شبهه ناک هم زمین گیر می کند آدم را