دعای مادرم - 12
سه شنبه, ۹ تیر ۱۳۹۴، ۰۴:۰۲ ق.ظ
مادرم این گونه دعا می کند:
اللهم صل علی محمد و ال محمد
و لا تجعل القران بنا ماحلا
قرآن را از ما شاکی و ناراضی قرار مده
من چیزی ندارم برای گفتن فقط بهار قرآن این ماه است از قضا
سحرنوشت:
"آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد"
این روسیاهِ پاپتی هم نا بگیرد
عذر نوشت:
امشب نشد که یک و سی پنج دقیقه به شب بشم
مادرجان عذر
اللهم صل علی محمد و ال محمد
و لا تجعل القران بنا ماحلا
قرآن را از ما شاکی و ناراضی قرار مده
من چیزی ندارم برای گفتن فقط بهار قرآن این ماه است از قضا
سحرنوشت:
"آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد"
این روسیاهِ پاپتی هم نا بگیرد
عذر نوشت:
امشب نشد که یک و سی پنج دقیقه به شب بشم
مادرجان عذر
- ۹۴/۰۴/۰۹