شرح سفر
شرح مختصری از سفر مشهدم
ضعف های شعر رو نادیده بگیرید
در این مشهد که من رفتم
هوا ناجور سوزان بود
میان فصل پاییزیم
ولی گویی زمستان بود
***
دلم دستش رها گشت و
دلم در تاب و در تب بود
زمان اولین دیدار
همان روز و همان شب بود
***
کنار گنبد زردت
که با سیم و زرم بودم
برای بار اول بود
که من با همسرم بودم
***
خلاصه عشق می کردم
شب عباس با بانو
و بانو رفت پیش او
کنار ضامن آهو
***
خیالم راحت راحت
که بانو پیش تو آمد
منم گفتم به آقایم
که قوم و خویش تو آمد
***
شنیدم که تو با مهری
تو بابای زنم هستی
جسارت می کنم اما
تو بابای منم هستی
***
نمی دانم چه شد آن جا
کنار مرقد پاکت
نمی دانم امان دادی
و برگ سبز در پاکت؟
***
من از تو دفعه ی قبلی
کمی باران طلب کردم
و باران خوب بارید و
گل و گلدان طلب کردم
***
و حالا من بدهکارم
که یک گل قسمت کردی
تو با لطف فراوانت
دوباره دعوتم کردی
***
دوباره شد وداع با تو
امام و صاحب هر دشت
تمام سعی من اینست
شود هشتم گروی هشت
- ۹۴/۰۸/۰۵