هیچ مگو
دوشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۶، ۰۶:۱۸ ب.ظ
خواهشاً پیش علی از پسرت هیچ مگو
دست به زانو نزن و از کمرت هیچ مگو
به خدا معرکه ای، معرکه کردی بانو
تو که مثل سپری، از سپرت هیچ مگو
دل تو خون شده و رنگ رخت خونی تر
از سلام به علی از جگرت هیچ مگو
گوش تو زخم شد و زینت گوشت پامال
از دو چشم تر و از درد سرت هیچ مگو
محسنت حس عجیبی است ولیکن مادر
از حسین و حسن و از قمرت هیچ مگو
دست به زانو نزن و از کمرت هیچ مگو
به خدا معرکه ای، معرکه کردی بانو
تو که مثل سپری، از سپرت هیچ مگو
دل تو خون شده و رنگ رخت خونی تر
از سلام به علی از جگرت هیچ مگو
گوش تو زخم شد و زینت گوشت پامال
از دو چشم تر و از درد سرت هیچ مگو
محسنت حس عجیبی است ولیکن مادر
از حسین و حسن و از قمرت هیچ مگو
- ۹۶/۱۱/۰۹