شب دهم محرم 98
چهارشنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۸، ۱۰:۲۰ ق.ظ
خواهری جای مادری بوسید
چه قدر بوسه در گلو داری
قحط آب است ولی کمی خونست
شکر حق که تو وضو داری
***
بعد اکبر چقدر بی تابی
بعد سقا چرا شکستی تو
دل زینب پر از تلاطم شد
گره معجرش که بستی تو
***
ذوالجناحت نمی رود چون که
دخترت گرفته ست راهش را
بوسه می زنی او را، صورتش
معجر و چادر سیاهش را
***
السلام علیک یا مظلوم
همچو ناجیه پر غم و محزون
گونه هایت به خاک غلتیده
مثل بسملی شدی در خون
***
ساعت حدود سه ته گودال
مادری می رسد سراسیمه
ساعت حدود سه ته گودال
می نشیند به روی این سینه
***
و شمر جالسٌ علی صدره
پیش چشمان مادرش زهرا
دست قاتل به لرزه افتاده
نامنظم بریده رگ ها را
مادر رسید و پیش چشمانش
ساعت حدود سه ته گودال
و شمر جالس علی صدره
ساعت حدود سه زبانم لال
***
دست قاتل به لرزش افتاده
خنجرت که نمی برد ملعون
السلام علیک یا عریان
السلام مرملُ در خون
- ۹۸/۰۶/۲۰