آدم بداند و عمل نکند
آدم است دیگر گاهی عمل نمی کند
گفتند در مثل ها
- ۰ نظر
- ۱۳ فروردين ۹۳ ، ۱۱:۲۴
آدم بداند و عمل نکند
آدم است دیگر گاهی عمل نمی کند
تا اسم جبار می آید
از خدا می ترسم
یعنی گناه کردم
و از جبران خدا می ترسم
همیشه می گفت جبران می کنم
پس روی سینه اش نشست
شمر را می گویم
جانباز صفین
در هوای گرم مدینه
برف آمد
طوفان شد
کولاک شد
بهمن شد
کوچه بسته شد
مادر گیر افتاد
تنها با یک بچه
و چند گرگ
می گفت به عشق لبخند ولی نهی کرد
شهید خلیلی است دیگر گاهی دلش لبخند ولی را می طلبد
چیزی تا شام نمانده بود
ولی در گوش برادرش می گفت گرسنه است
پیش چشمان نابینا حجاب داشت
و ما فقط پیش چشمان نابینا حجاب داریم
بقیه محرم شده اند
دستش که بسته شد
چشمانش را بست
تا نبیند که زهرا ...
ولی مسیر برگشت مسجد تا خانه
همه چیز را نشان داد
به لکنت افتاد
هر که بود می افتاد
چرا که مادرش افتاد
پسر کوچک است دیگر ، گاهی می افتاد
به لکنت