چه برسد به سه ساله
- ۰ نظر
- ۲۵ آبان ۹۳ ، ۱۱:۵۸
راستی پشت خارها دو خواهر افتادند
نکند آن دو طفل از قلم اشکتان جا بمانند
ابوحمزه دائم سؤال می پرسید گریه های امام سجاد را
و شنید
که درد شهادت پدر نبوده
جسارت و اسارت درد امام بود
این روزهای کوفه و شام دلیل حرف امام سجاد بود
ای کاش از مادر زاده نشده بودم
سر افتاد
مرد خیره سری زحمت خم شدن هم به خویش نداد
در حال ایستاده سر را با سر نیزه بالا آورد
لطفا فکر نکنید که چگونه
یک بار جای رباب
یک بار جای نجمه
یک بار جای سکینه
یک بار جای کلثوم
یک بار جای رقیه
یک بار جای سجاد
یک بار جای باقر
و این ماجرا این روزها در حال تکرار است برای زینب
کتک خوردن را می گویم
چقدر شباهت عجیبی است بین عباس و علی اصغر
هر دو مجروح تیر سه شعبه
و هردو سر را بر روی نیزه بستند
یعنی عباس=علی اصغر