میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

در این فضا سعی شده در کمال ایجاز و اختصار و با نگاهی نو و جدید به بررسی مسائل اطراف پرداخته شود.
شاید اگر من رنگ عمل به نوشته ها بزنم و با وجودم قلم بسایم بهتر شود.
دعا کنید

پیام های کوتاه
  • ۱ فروردين ۹۹ , ۱۳:۵۹
    بهار
  • ۲۹ اسفند ۹۸ , ۱۴:۴۱
    شفا
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۳/۰۴/۱۱
    سگ
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۲۹ خرداد ۹۸، ۱۳:۲۶ - مینا
    عالی
  • ۲۲ مرداد ۹۷، ۱۸:۳۲ - باران
    ...
پیوندهای روزانه

۳۱ مطلب در فروردين ۱۳۹۴ ثبت شده است

امام صادق فرمود

مادرم هیچ گاه برای خودشان دعا نکردند


روضه نوشت:نمی دانم منظور امام صادق را
ولی
مادر یک عمر برای خود دعا نکرد
و وقتی از خدا وفاتش را خواست
خدا سریع برایش فرستاد

خود نوشت: عرفان یعنی زهرا
سخت است بگویم برای خودم دعا نمی کنم
پس دعا می کنم شما دعاگوی من شوی


  • میم شین

امام حسن می فرمود

دیدم که مادرم نماز خواند و شروع به دعا کردن نمود

وقتی پرسیدم دلیل این نوع دعا را

فرمود

اول همسایه بعد خانه


خود نوشت: خدا کند من هم دعاگوی همسایه های مجازی و واقعی شوم بعد برسم به میم شین


  • میم شین

تا پا خانه ی شوهر گذاشت

از اقداماتش تعیین محل نمازش بود

در خانه ی ساده ی علی مصلی بنا نهاد

خوش به حال محرابی که نمازگزارش دلیل خلقت باشد


پ ن: توفیق باشه چند ساعت دیگه نمازهایم را در حرم امامم اقامه خواهم کرد
به یاد تک تک دوستان مجازی و غیر مجازی هستم
مشهد اگر نبود که جایی نداشتم
یا رضا


  • میم شین
جواب بله ی زهرا همه اش در رضایت خدا و رسول بود
و چه فرخنده ازدواجی شد

غم نوشت: حسودان آسوده نبودند
پس با دست به کار شدند
  • میم شین
ما در چه فکری هستیم؟
مادر2 چه فکری هست؟
با مواظبیم که سردمان نشود
او مواظب است از عبادت سرد نشود
پس
وضوی من گرم است
وضوی او سرد
  • میم شین

انار خواست

علی دست به کار شد

انارها داشت می رسید

ولی نرسید

انگار خود انارها هم می دانند که نسخه ی آسمانی شان بیشتر به کار فاطمه می آید

خودشان را خرج فقیر کردند

تا اصلش از اسمان برسد

  • میم شین
من با اهل سنت برادرم
من هم خوبی خلیفه ی آن ها را خواهم نوشت
جوانی کنار خانه ی خدا حرامی مرتکب شد
علی همان جا او را زد
پیش خلیفه ی دوم آمد
شکایت کرد
و خلیفه ی دوم گفتند که
چشم خدا دیدت و دست خدا زدَت

غم نوشت:
و روزی بود که چشم خدا دید
دست خدا بسته شد
و

  • میم شین

سبک زندگی یعنی زهرا به علی بگوید پسرعمو بعد من با فلانی ازدواج کن

چرا که با فرزندانم مهربان است


پ ن: ازدواج منافاتی با غم و عزاداری ندارد

علی علیه السلام ازدواج کردند ولی حتی در سال های آخر زندگی شان هم عزادار بودند

محاسن خضاب نمی کردند و می فرمودند که داغدار غم از دست دادن رسول اسلام هستند هنوز


دل نوشت:

 حس بی محسنی هم اتاق دلت است

پس

محاسنت را رنگ نکن

باز هم رنگشان می پرد


  • میم شین
از محبین فاطمه بود
آمده بود تا برکتی از مادر بگیرد
و مادر مثل پدرش اول سلام کرد تا نشان دهد که اصل دین هستند
دلیل آمدنش را پرسید
و او گفت
و مادر روایتی از پدرش فرمود
هرکس سه روز به فاطمه سلام کند بهشت بر او واجب می شود
و در ادامه ی سؤال و جواب ها مادر فرمودند که سلامش دور و نزدیک ندارد

دل نوشت:
مادر سلام
هرروز لااقل سه وعده مادر می خوانمت و سلامت می کنم
به همه می گم که مادرمی...
  • میم شین
آمدم بنویسم از بکّائین هستی
دیدم که در حقت جفا می شود
خواستم بنویسم اول بانوی عالمی
دیدم که در حقت جفا می شود
نوشتم همه ای
دیدم که نه جفاست
تو خیر کثیری چون قدری که درک تو در ذهن مثل منی نمی گنجد
تو فاطمه ای و مثل نامت کسی تو را نمی فهمد
راستی تو برای امامت گریستی و آب شدی
و می دانم اگر کسی به علیِ تو بد بگوید چه غضبی می کنی
ولی حضرت ولی الله که نماز میت نداند که ...
لطفاً به آقا برسانید که نماز میت رکوعی ندارد
  • میم شین
سحر روز نوزدهم
ضربه ی شمشیر
و علی با کمک حسنین تا خانه رفت
و وقتی رسیدند فرمود که رهایش کنند تا زینب با آن حال نبیندش
نیاز به گفتن نیست که علی شیر غالب است و فاتح خیبر
 و حالا خبر شهادت همسرش به او رسید
و علی با آن اوصاف قدم به قدم تا مسیر خانه زمین خورد (نقطه، پایان زندگی زهرای مرضیه در این دنیای خاکی)
راستی یادم رفت بنویسم که هنوز هم از سینه ی مادرم خون می چکد
  • میم شین
اذیت می شوید نخوانید
ای رقیه!
ای فاطمه ی صغیره!
درد گوش شما ارث مادری است
***
مادرت بود و عمویت
گوشوراه بود
و حالا نیست
و عمویت در پی گوشواره ی مادر
حالا می فهمی چرا موی خودت سپید است
الگویت عمو است
  • میم شین

به تیتر توجه  نکنید

غلط انداز است

وقتی یک نفر کار اشتباهش را با افتخار برای پسر ابوسفیان می نویسد خودت بخوان که این همان تبریک است

تبریک به مناسبت تمام کردن کار یک زن


به خدا چیزی خوندم که بنویسم عیدتون به هم می ریزه، یا باید گنگ بنویسم یا باید ننویسم

مادر تبریک که به دیدار پدرت می روی


اصل نوشت:

یکی از اسامی مادر مبارکه است.

اگر به فکر تبریک و تبرک هستید از مادر بخواهید.


  • میم شین