میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

در این فضا سعی شده در کمال ایجاز و اختصار و با نگاهی نو و جدید به بررسی مسائل اطراف پرداخته شود.
شاید اگر من رنگ عمل به نوشته ها بزنم و با وجودم قلم بسایم بهتر شود.
دعا کنید

پیام های کوتاه
  • ۱ فروردين ۹۹ , ۱۳:۵۹
    بهار
  • ۲۹ اسفند ۹۸ , ۱۴:۴۱
    شفا
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۳/۰۴/۱۱
    سگ
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۲۹ خرداد ۹۸، ۱۳:۲۶ - مینا
    عالی
  • ۲۲ مرداد ۹۷، ۱۸:۳۲ - باران
    ...
پیوندهای روزانه

۱۳۰ مطلب با موضوع «امام صادق تا امام زمان علیهم السلام» ثبت شده است

اون از دل مهربون امام رضا
چی کشیدن وقتی گفتن دم در زندان این امام شیعه هاست
  • میم شین
رضایت آن قدر بین کوچه ها زمین خورد
تا فاطمیه را به صفر هدیه کند
  • میم شین

دوباره کفتر بی پر پر از تلاطم شد

دوباره گنبد زردت شبیه گندم شد


  • میم شین

ای آفتاب ابری شکل حضورت را نمی فهمم

گل نرگس نسیمی و عبورت را نمی فهمم

  • میم شین

مادر رضایت مبارک

  • میم شین

یا صادق!

گفت اسم دخترش فاطمه شده

تو به اشک رسیدی

  • میم شین

چقدر قاتلت فرزندان زهرا زنده زنده می کشت

و دست گل آخرش

خودت بودی

  • میم شین
تو هر چقدر هم که شیخ  باشی
بازهم به پای مادر جوانت که طی سه ماه سنش قرن قرن می گذشت نمی رسی
  • میم شین

چند روز پیش برای دوستم نوشتم از اذن دخول امام رضا

چقدر با اجازه گرفتن از او ناخواسته اشک ریخته ام

سلامم را با اشک ها جواب می دهد

صدایم روی می شنود

مرا می بیند

و بگذریم

این خانواده همه شان نور واحدند

و وقتی اذن می گیری از خدا و رسول رخصت برای ورود می خواهی

و هربار می خوانم یاد وقتی می افتم که بی اجازه قصد ورود به خانه ی پسر عموی مادر را کردند...


خودشیرینی نوشت:
برادر و دوست عزیزِ یازهرایی ام
جناب آقای شمسایی زیارت قبول
کربلا نصیبتان شود ان شاء الله


  • میم شین
چه زیبا
وقتی در دولتِ مهدی
بزگترین کار عمرانی
بشود ساخت حرم مادر

لطفاً نوشت:
کتاب "و تو می آیی" استاد علی صفایی رو لطفاً بخونید

روضه نوشت:
سه نقطه
این روهم بخونید روضه ست
سروده های علی اکبر لطیفیان
  • میم شین
امام عصر
دختر رسول خدا برای من سرمشقی نیکوست

خود نوشت:
خوشحالم
نامم مهدی ست
نام پدرم حسن
و نام مادرم فاطمه
فقط در ظاهر شبیه آقایم

لطفاً نخوانید
روضه نوشت:
خوب شد آثار بارداری در مادرتان پیدا نبود
وگرنه خلیفه ها و غلام ها زیادند برای لگد زدن
 و آن وقت مثل محسن با مسمار در سینه ی مادرتان قاب می شدید و می ماندید
الحمدلله که یک محسن بیشتر نیست
الحمدلله که یک حسین بیشتر نیست
و آجرک الله که صبح و شام برای جدتان گریه می کنید
لطفاً روضه ی روز ولادتتان مجازی ها را در حقیقت دعا کنید
مادر دوست ما هم بد حالش بد است
التماس دعا
  • میم شین

اگر مسیحی ها به این می بالند که پیامبرشان هنگام تولد سخن گفت

دختر پیامبر ما را ندیده اند

هم قبل از تولد صحبت می کرد

هم هنگام تولد

قبل تولد مادرش را دلداری می داد

بعد تولد با گفتن شهادتین به این دنیا پا نهاد


بی ربط نوشت:

البته بی ربط به مطلب بالاست و با ربط به زهرایی هاست چون حرف خداست

آیه 85 سوره ی نساء

هر کس وساطت پسندیده ای ( در هر امر خیری در نزد خدا یا مخلوق ) انجام دهد او را بهره ای از آن ( پاداشی در دنیا یا آخرت ) خواهد بود ، و هر کس وساطت ناروایی ( در هر امر باطلی یا در حق شخص ناشایسته ای ) انجام دهد او را نیز نصیبی از ( گناه و وبال ) آن خواهد بود ، و خداوند همواره بر هر چیزی توانا و نگهبان است.


شعرم:


در این مشهد که من رفتم
هوا هم خوب گریان بود
کنار صحن جمهوری
کسی در سیل باران بود
***
کنارش لحظه ای رفتم
درون چشم او دُر بود
نمی دانم چرا؟، شاید
حواسش غرق چادر بود
***
میان حال او رفتم
برایش روضه ای خواندم
صدایم را عوض کردم
برایش حرفه ای خواندم
***
به او زهرا نظر دارد
که اشکی این چنین دارد
به او گفتم که مادر، در...
نزن مادر جنین دارد
***
حسابی حال او خوش بود
حسابی چشم او تر بود
حسابی سینه اش پر بود
گمانم پور مادر بود


خود نوشت:
پدر و مادر از هم جدا هم بشوند و فرزندشان پیش آن ها نباشد بازهم فرزندشان را دوست دارند
  • میم شین
به ذهنم آمد، به صفحه می بخشمش

تعریفی از سایه: اگر جسم کدری در مقابل منبع نوری قرار گیرد در پشت جسم محوطه ی تاریکی بوجود می آید که به آن سایه می گویند.
و این قصه و داستان نیست

قرن یک هجری سال یازدهم دل های کدری رفتند زیر سایه بان1
و نوری با انوار دیگر پشت ابرها رفتند
به تعریف سایه برگردیم
اهل آن سایه بان در پشت خود محوطه ی تاریک ایجاد کردند که آن تاریکی از پشت به جلو هم آمد
و نور همچنان پشت ابر است

1. سقیفه
امام ابری


  • میم شین
الحمد لله
که برف هم دیدیم
دوستانم گفتند که چه خوب است نگاهی که به یادش اندازد
حالا یادم افتاد
دیدن برف در مشهد
ماه پیش که توفیق زیارت داشتم فقط باران دیدم
ولی صحن قدس را به دلیل تعمیر ندیدم
حالا تصویری دیدم
از خود قدس
قدس برفی
قدس
چرا آن صاحب کلام گفت کل ارض کربلا
چرا دیگری گفت همه جای ایران سرای من است
من  می نویسم همه جای ارض مشهد من است
  • میم شین

صبح امیدم باز ناامید شد

بماند که یادم هم نبود

ولی زیر باران رفتم

آفتابی پشت ابر آمد و تلاش کرد که روشنم کند

و جور دیگر دیدم

و اگر اویی کنارم نبود

هق هقم گوش آسمان را کر می کرد

امام زمان

  • میم شین
قدیمیه ولی شاید با این شعر دلم بال در بیاورد

آهو نبودم من ولی صیدم نمودی یا رضا
با تو نبودم من ولی با من تو بودی یا رضا

گفتم دلم تنگ تو شد، گفتی بیا وقت سحر
گفتم سحر یعنی که کی؟ گفتی به زدوی یا رضا

در جمع مرغان سحر، در سیل پرواز حرم
جامانده ای بودم ولی بردم چه سودی یا رضا

من فکر خویشِ خویشم و توبه به درگاه شما
تو فکر زهرا هستی و فکر کبودی یا رضا



این نوا رو هم دوست داشتید بگیرید. من که خیلی دوستش دارم
منو یاد سحر میندازه
شاید شما هم یاد سحر حرم امام رضا بیفتید




  • میم شین
دریافت
 


شمعدانی ها دیروز پر از رحمت شدند
رحمت ها بوی شمعدانی گرفتند
دیروز شهر ما باران آمد
احتمال می دهم در شهرمان آن مرد آمد
آرام و بی صدا
شهر را با ناز نگاهش خیس کرد و رفت
من که یادم رفته بود
اما همین دیروز گل فروش سلامم کرد
و من هم فهمیده ام که گل نرگس شاخه ای از وجود معطرش را آن جا به ودیعه گذاشته تا او و من با عطرش به گل برگ هاش تمسک جوییم

 

گل نرگس
 

  • میم شین
در جامعه ای که بزرگ است
جامعه کبیره بیشتر به کار می آید
مخصوصاً وقتی قحطی می شود
باران نمی بارد
باید بزرگی بیاید و بگوید که یعنی چه وقتی امام هادی فرمودند:
و بکم ینزل الغیث
مدینه ی ما در شهر بهمن هم باران ندید
تاخت و تاز شمس بیشتر از ابرهاست
ای کاش ابرها زور می زدند تا خورشید پشت ابر را درک می کردیم
انگار امسال از این درک عاجز ماندیم

تشکر وِیژه ای از وبلاگ گیومه که باعث شد این فراز از جامعه ی کبیره تو خاطرم بمونه
  • میم شین