مراعات چشمان ما را بکن
طاقت بیماری و روی تخت دیدن شما را ندارد
- ۲ نظر
- ۱۸ شهریور ۹۳ ، ۲۳:۱۵
حر می شوم
حرمم ببر
مادرم مادر توست
حالا با خودت
خواستی بگو مادرم عزادارم شود
در کنار تو مردن آرزوی من است
تاول که زد
همه اش ترکید
اما هنوز بغضش...
برای شکستن بغض خرابه ای نیاز است
گفت این گرانی ها از کجا آب می خورد؟
اگر بفهمیم شاید سدهای خالی پر شود
گرانی از هرجا که آب بخورد مطمئنا زیاد آب می خورد
فکر که می کنم
فکر می کنم
که فکر می کنم
و با این افکار به جایی نمی رسم
دلم طور می خواهد
ای کاش در تور خدا گیر می افتادم شاید آن موقع من هم طوری می شدم