در آن همهمه ی پشت در
ای کاش جای مسمار
شخص ثانی از خجالت سرخ می شد
- ۰ نظر
- ۱۸ اسفند ۹۲ ، ۲۲:۲۹
اگر جمعه ی آخر سال 92 تشریف بیاورید
تا شب تدارک روضه ی شب شهادت مادرتان با نوای شما را می دهیم
لطفاً
در بازی گنجشک پر دولتیان
اشتباهی وزیر در برخورد با واژه ی غریب فرهنگ ، لفظ پر را گفت
و همه خوشحال که فرهنگ در حال پرواز است
در صفر سال و اندی روز گذشته از زندگی اش صدای حزن بابا را نشنیده بود
سنش قانونی نبود
دست در دست گریه ی مادر به پدر سپرده شد
رسیدند به جایی که احوال ها ثبت می شد
بین اسم قبلی، ناصر و معین سه دل بود
اشتباهی مهر قرمز ابطال زندگی به صفحه ی گلویش خورد
چه شیرین می شود اگر شیرینی لیلاها را نخوریم
حلاوت قلب از حلوای دیده بیشتر است
اگر خانم ها پشت پوشیه قایم می شدند
شاید آقایان هم چشم می گذاشتند
بعضی ها رژیم غذایی شان را عوض کرده اند
شکر برای سلامتی بدن مضر است
شکر نخوریم
از همان زمان که در آغوش گرم حسین آرام شدی باید می فهمیدم که بوی گریه می دهی
از همان زمان که در آغوش گرم حسین رفتی باید می فهمیدم که زیبابین هستی
تو ما رأیت الّا جمیلایی
تو عقیله قوم مایی
تو صبوری
تو راهی به سوی امامت هستی
تولدت مبارک
دیده ام آلوده شده
ای حافظی که دیده نیالوده ای به بد دیدن
شما شهره به پاکی شدید و من شهره به ناپاکی
دِین چشم را با گناه ادا کردم