پشه ای نمرود را زمین زد
و من با جثه ای چند برابر پشه
هنوز خودم را زمین نزدم
- ۰ نظر
- ۲۶ دی ۹۳ ، ۱۲:۵۷
پشه ای نمرود را زمین زد
و من با جثه ای چند برابر پشه
هنوز خودم را زمین نزدم
والعصر
شب جمعه یاد امام عصر افتادم
و من هم با وجود دور بودن از انسانیت در خسرانم
اگر امام بیاید و مرا به حق و صبر توصیه کند مستثنی می شوم از خُسر
باور کنید
به عصری که خدا قسم یاد کرده، به آن قسم
لپ تاپم تا یک سال دیگر ضمانت دارد
اگر خراب شود رایگان درست می شود
وقت خودم نمی دانم چقدر است؟
اگر رایگان درست نشوم خیلی خرج برمی دارم
گفته باشم...
این قدر برای گناه تلاش کردم
تا شدم گناه کار
ولی دریغ از ذره ای حقوق
شهرداری دُم علاء الدین را چید
ای کاش آدمداری1 دُم گناه را از من می چید
1. به کسی که هوای من را دارد اطلاق می شود
دور می شوم مادر اجازه می دهد که از او بنویسم
نزدیک می شوم اجازه اش مشدد می شود
مادر است دیگر
خیلی دور مادر است
خیلی نزدیک هم مادر است
سلام من به تو بانو، سلامی از ته این دل
سلام من به تو دریا، منم خشکی منم ساحل
تو رندی و تو تیزی و تویی لیلاترین لیلا
تو تندی با منِ مجنون، ولی شیرینِ من، فلفل!
بیا با دل مدارا کن، مرنجان این دل ما را
بیا طعمی بده بر من، منم چایی تو هم یک هل
اگر با من بسازی تو، منم می سازم از رویت
منم صورت گرت باشم، عجب نقشی زنم با گِل
تو را با ناز و با کرننش، تو را با موی آشفته
تو را دیدم من ای بانو، تو را یارم بدون تل
و گیسویت چنان دار است و من آویزِ از مویت
به غمزه کشته ای من را، منم مقتول و تو قاتل
می خوانم
ایاک نعبد و ایاک نستعین
و این گونه معنی می کنم برای خودم
فقط تو را نمی پرستم و فقط از تو مدد نمی خواهم
جایی برای کوثر و زمزم درست کن
اسما! برای فاطمه مرهم درست کن
تابوت کوچکی که بمیرم درون ِ آن
با چند تخته چوب برایم درست کن
تا داغ این شقایق زخمی نهان شود
تابوتی از لطافت شبنم درست کن
مثل شروع زندگی من و مرتضی
بیزرق و برق و ساده و محکم درست کن
از جنس هیزمی که در ِ خانه سوخت، نه
از چند چوب و تختهی مَحرم درست کن
طوری که هیچ خون نچکد از کنارهاش
مثل هلال لاله کمی خم درست کن