میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

در این فضا سعی شده در کمال ایجاز و اختصار و با نگاهی نو و جدید به بررسی مسائل اطراف پرداخته شود.
شاید اگر من رنگ عمل به نوشته ها بزنم و با وجودم قلم بسایم بهتر شود.
دعا کنید

پیام های کوتاه
  • ۱ فروردين ۹۹ , ۱۳:۵۹
    بهار
  • ۲۹ اسفند ۹۸ , ۱۴:۴۱
    شفا
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۳/۰۴/۱۱
    سگ
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۲۹ خرداد ۹۸، ۱۳:۲۶ - مینا
    عالی
  • ۲۲ مرداد ۹۷، ۱۸:۳۲ - باران
    ...
پیوندهای روزانه

۲۴۴ مطلب با موضوع «حرف های دلم» ثبت شده است

پشه ای نمرود را زمین زد

و من با جثه ای چند برابر پشه

هنوز خودم را زمین نزدم


  • میم شین

والعصر

شب جمعه یاد امام عصر افتادم

و من هم با وجود دور بودن از انسانیت در خسرانم

اگر امام بیاید و مرا به حق و صبر توصیه کند مستثنی می شوم از خُسر

باور کنید

به عصری که خدا قسم یاد کرده، به آن قسم

  • میم شین
نان گران شد
بنزین گران شد
و من هنوز خودم را ارزان می فروشم
  • میم شین

لپ تاپم تا یک سال دیگر ضمانت دارد

اگر خراب شود رایگان درست می شود

وقت خودم نمی دانم چقدر است؟

اگر رایگان درست نشوم خیلی خرج برمی دارم

گفته باشم...

  • میم شین
وقتی که اشک به این سرعت از چشمم می آید
خودت فکر دلم را بکن
  • میم شین
وقتی که کارم گره خورد
امیدم را گره زدم
به شهید
مولایی
و به شهید
موحددانش
  • میم شین

این قدر برای گناه تلاش کردم

تا شدم گناه کار

ولی دریغ از ذره ای حقوق

  • میم شین

شهرداری دُم علاء الدین را چید

ای کاش آدمداری1 دُم گناه را از من می چید


1. به کسی که هوای من را دارد اطلاق می شود

  • میم شین
دل من هم همچون رئیس جمهورم رفراندوم می خواهد
باید انتخاب کنم
پاکی یا گناه
  • میم شین
نقد می نویسم
پیش خودم نگه می دارم
که نکند کسی ناراحت شود
همه انتقادپذیرند
  • میم شین

دور می شوم مادر اجازه می دهد که از او بنویسم

نزدیک می شوم اجازه اش مشدد می شود

مادر است دیگر

خیلی دور مادر است

خیلی نزدیک هم مادر است

  • میم شین

قصد زهرایی نوشتن ندارم

مادر این گونه مرا بار آورده

  • میم شین

سلام من به تو بانو، سلامی از ته این دل

سلام من به تو دریا، منم خشکی منم ساحل

تو رندی و تو تیزی و تویی لیلاترین لیلا

تو تندی با منِ مجنون، ولی شیرینِ من، فلفل!

بیا با دل مدارا کن، مرنجان این دل ما را

بیا طعمی بده بر من، منم چایی تو هم یک هل

اگر با من بسازی تو، منم می سازم از رویت

منم صورت گرت باشم، عجب نقشی زنم با گِل

تو را با ناز و با کرننش، تو را با موی آشفته

تو را دیدم من ای بانو، تو را یارم بدون تل

و گیسویت چنان دار است و من آویزِ از مویت

به غمزه کشته ای من را، منم مقتول و تو قاتل

  • میم شین

می خوانم

ایاک نعبد و ایاک نستعین

و این گونه معنی می کنم برای خودم

فقط تو را نمی پرستم و فقط از تو مدد نمی خواهم

  • میم شین

آن قدر کوتاه آمدم

قدم کوتاه ماند

  • میم شین
الهه ی من
مولای من
خدای من
کمکم کن
تا برای من شود
این اسامی
تا روح من شود
تا پروزام دهد
تا قربش را تجربه کنم
  • میم شین
تلاشی کن
تا متلاشی نشوم
  • میم شین

اسما سادات علوی

وقتی اسما خانوم
دختر برادر گلم سید مرتضی علوی رو دیدم
یاد این مرثیه افتادم:

جایی برای کوثر و زمزم درست کن

اسما! برای فاطمه مرهم درست کن

تابوت کوچکی که بمیرم درون ِ آن

با چند تخته چوب برایم درست کن

تا داغ این شقایق زخمی نهان شود

تابوتی از لطافت شبنم درست کن

مثل شروع زندگی من و مرتضی

بی‌زرق و برق و ساده و محکم درست کن

از جنس هیزمی که در ِ خانه سوخت، نه

از چند چوب و تخته‌ی مَحرم درست کن

طوری که هیچ خون نچکد از کناره‌اش

مثل هلال لاله کمی خم درست کن



  • میم شین