میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

در این فضا سعی شده در کمال ایجاز و اختصار و با نگاهی نو و جدید به بررسی مسائل اطراف پرداخته شود.
شاید اگر من رنگ عمل به نوشته ها بزنم و با وجودم قلم بسایم بهتر شود.
دعا کنید

پیام های کوتاه
  • ۱ فروردين ۹۹ , ۱۳:۵۹
    بهار
  • ۲۹ اسفند ۹۸ , ۱۴:۴۱
    شفا
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۳/۰۴/۱۱
    سگ
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۲۹ خرداد ۹۸، ۱۳:۲۶ - مینا
    عالی
  • ۲۲ مرداد ۹۷، ۱۸:۳۲ - باران
    ...
پیوندهای روزانه

۲۴۳ مطلب با موضوع «کربلایی ها» ثبت شده است

عمو برگرده، می دونم
که چه جور دختری باشم
هر جایی بره، می رم من
دیگه کلاً من باهاشم
***
اگه رف که آب بیاره
یا اگه رف آسمونا
می گیرم سراغشو من
از همه رنگین کمونا
***
حرف آخرم همینه
عمه بی عمو نمیشه
یا غمو رو بیار اینجا
یا خدافظ تا همیشه
***
یه خونه برام دُرُس کن
یه تابوت مثِ اون وقتا
اگه رفتم من از اینجا
بگو آب بریزه اسما
***
بگو غساله نبینه
که دلش برام بسوزه
یه سؤال موقع غسلم
عمه جون شبه یا روزه
***
عمه جون موقغ غسلم
سرتو بکوب به دیوار
حیدر کوفه و شامی
نه مثِ رفیقای غار
***
روز اربعین رسیدی
یه سلام بده به بابام
عمه جون از طرف من
بگو که بابامو می خوام
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این چند خط رو از طرف بهترین امیرعلی محمدیاری تقدیم می کنم به ساحت مقدس حضرت رقیه سلام الله علیها
  • میم شین

هوای کربلا بارانی است

خدا هم گریه اش گرفته

جلوتر از زائران اربعین در حرم حسین اشک ریخته

  • میم شین
جانش به لب رسید
و هنوز مسافر نیمه جان کربلا به کربلا نرسیده
  • میم شین
خدا کند بشیر خبر شام را به مدینه نبرد
  • میم شین
طفل که آب به آب شود
از خواب می افتد
برای خوابش
سه شعبه خواب می بیند
  • میم شین

وقتی آمدند شام هلهله و شادی بود

وقتی رفتند شام سوز و گداز بود

و در دو وقت شام شلوغ بود

  • میم شین

گوشواره و خلخال را پس دادند

اما جای آن رقیه را گرفتند

  • میم شین

ای کاش پیراهن کهنه و پاره پاره را به زینب نشان ندهند

  • میم شین

حالا که گهواره را پس گرفتند

رباب را دیگر نمی شود آرام کرد


  • میم شین

اربعین رسیدند

قصه را با غصه شروع کرد

یکی بود یکی نبود

زیر گنبد کبود

دخترت شدش کبود

توی محله ی یهود

...

یکی موند یکی نموند

  • میم شین
دوست دارم این رو برم مشهد برا آقا بخونم:

مادرت اومد عیادت
گفت بهم آروم و راحت
تو بخواب به روی پاهام
اما بعد دو سه ساعت
***
یکیشون اومد سراغم
با لگد زدش به ساقه م
انگاری یه بار دیگه
افتادم از روی ناقه م
  • میم شین

right army

front of

devil division

wants to show

to me

to you

to every one to wants to know

that

this

theory

is rong1:

gravitation.

the blood of

the body of

Six-month-old baby

went up

with

a

oh no

with three darts


1. wrong

  • میم شین

3
Bewilderment
Silence
Cut
2
Reached
Kissed
A hand
Two hands
Hosanna
1
Noon
Then
No dance
Bamboo
Drank
Broken cup of poison

  • میم شین

همه دوست و رفیقام

دارن میرن زیارت

یادت باشه حسین جون

منو نکردی دعوت

***

برو خدا به همرات

منم خدایی دارم

کار به کار کسی جز

امام رضا ندارم

  • میم شین
شاید این روزها نجمه با خود می گوید
ای کاش نامه ی حسن را به قاسم نمی دادم
  • میم شین

حالا علی اصغر یک دندان دارد

بازهم رویای اصغر دیده رباب

  • میم شین

طفل دیده باشی

از جنب و جوشش خسته می شوی

طفل دیده باشی

از بی تحرکی اش دق می کنی

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

خوب شد ندیدیم رقیه را

شنیده هایش هم کشنده است

  • میم شین
آب اگر له شود
نه امکان ندارد
پس آبله چیست؟
  • میم شین