قامت امام

شیخ الائمه قدش مثل مادر است...

جلد حرم

کبوتر که باشی
می پری
اگر جلد باشی
فقط یک جا می پری
خوش به حال هر که جلد است

بیدل شدن

گفت دل نبند

شد

بیدل

بهت نگاه

همچنان علقمه در بهت نگاه عباس است

نام یار

نام نیلو گر بماند ز آدمی
به کز او بماند سرای زرنگار

کچل شدم قبل از این که کچل بشم

رها می کنم
مویی را که مرا تنها گذاشت

بدخوانی

مرد
نوشتم
مرد
خواند
پس با کار او آن مرد مرد

دعا در مشهد

مشهد این موقعیت را به من داد تا کمی هم دعا کنم

جا خالی

حس می کنم که من هم زیر کساء نشستم

جای همه خالی جلو پنجره فولاد کسا با صفا بود

معدن الرحمة

در جوار رئوفترین رئوف ها مشغول استخراج رحمتم
دعاگویم

حاج منصور شهر ما

دود این شهر تو را هم ...
روز زیارتی امام رضایت پر کشیدی، کبوتر شدی
روضه خوان شب جمعه ها !
حالا در این شب جمعه کنار منبر روضه های خودت به کربلا میروی ...
راستی نکیر و منکر را خبر کنید تا برای سوال و جواب کربلا باشند ...

درگذشت پیرغلام و روضه خوان دلسوخته ی اهل بیت علیهم السلام حاج عباس ثبتی تسلیت باد

افتخار به عقب افتادگی

ما هم همچون پرتغالی ها عقب افتاده ایم
آن ها هم به حضرت زهرا اعتقاد دارند

---

پ ن : دعا می کنم همه عقب افتاده شوند

و تن

نوشتن
نوشت تن
و تن بی سر ماند

حلالیت از ماه خدا

خداحافظ ماه خدا
خوب نبودم ببخشید

قلم دوری

دست دل به سمت قلم نمی رود
نمی نویسم
نمی آید که بنویسم
و همین است که آرامش ندارم
از قلم دورم

روز بی او

روزهای بی تو را که می شمارم
دیوانگی به من چه می آید

دست خالی

یک روز گذشت
و دست من خالی

شیطنت های من

شیطان که نیست من شیطنت می کنم
این یعنی چه؟