قرص من

قرص می شود

تصمیمم

ماه از قرص دور می شود

من نزدیک

و این بود شام گوارای من

دختر کوچک کینگ لیر

کاری کردند که نمی شود به دختر کوچک کینگ لیر هم اعتماد کرد

هملت من

ای کاش هملت وجودم به جوش می آمد

خمینی

سر خم می سلامت
حالا که خمینی رفت

مرگ من

تلخی مرگ شیرین تر از حیات شیرین من است

گیسوی آدم کش

به یاد تاب جعد تو، همان گیسوی آدم کش
سرم خاک کف پایت، دل من به همین ها خوش

غزلی بعد از مدت ها

مدت ها بود ننوشته بودم

هنوز ویرایش نشده

ایراد هم داره

فدای روی نیلی و صدای هق هق مادر
به یاد بیت محزونش به یاد پهلو و بستر

دلم دلتنگ بانو شد، دلم همراه با او شد
امان از ضربه ی دشمن، لگد، سیلی و مادر، در

کبوتر با کبودی  و کسی با لحن نازیبا
برو زهرا کنار از در، و در، مادر، و مادر، پر

حسن حسش پریدن شد، و سهمش بود و دیدن شد
دوشنبه، کوچه و مادر، و مادر در میان شر

شرار از کوچه می جوشد، شرار از سینه زخمی
بیا شاعر نگو دیگر، امان از سینه ی حیدر

چاپ شعر

 دو تا از شعرهام چاپ شد

البته روی اعلامیه

بی حرفی

حرف آن چنانی برای نوشتن ندارم

مبعث آقا

ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد
عید مبارک

---

وقتی در غار گفتند اقرأ
باید منتظر قرآنی بی نظیر می بودیم

امام شیعه ها

اون از دل مهربون امام رضا
چی کشیدن وقتی گفتن دم در زندان این امام شیعه هاست

بی هوا

بی هوا نفس کشید
یکدفعه مرد

رسیدن به یار

وقتی به یار برسی
خدا هم تو را می رساند

کلنا

زینت اب
کلنا عباسک ان شاء الله

بابای من

بی متن می نویسم که تو بابای منی

جشن گریه

تولد فرزند امام رضا و من در یک روز
و جشن ما در حرمش

بهشت ثامن

امید دارم
به این که در جوارت پاک و خاک شوم
خاک شوم
و مثل همین سنگ هات بدرخشم

طوفان آزادی

در طوفان آزادی
آبی ها سرخ شدند
و حرف دیگری نماند