گره

وقتی من می برم
کسی به نام خدا هست که دروباره مرا گره بزند
خدا همیشه برایم باش

العفو

نکند طوفان تهران به خاطر وضع جامعه باشد
از طرف خودم العفو
تا وقتی توبه باشد خدا عذاب نمی فرستد

نجف

دیروز از حرم نوشتم
شبش راهی حرم شدم
حالا که این قدر زود مستجاب می کنی
نجف می خواهم
دلم برای پدرم تنگ شده است
دلم برای شاک برای فاطمه در حرم همسرش تنگ شده
لطفاً
نجف

تولد میثم حسینی خو

با افتخار تولد دوست و همکلاسی سابقم را تبریک عرض می کنم
طلبه شدی تا باری از دوش امامت برداری
شما تکلیف و بار سنگین رسالت بر دوش دارید
خدایتان یاری تان کند
دوستدار میثم حسینی خو، من

الفبا

به تعداد استعدادهای حروف الفبا در ایجاد کلمه
تو را دوست دارم

اثر جامعه ی کبیره امام

این قدر جامعه ی کبیره را ایستاده سر دادی

تا جامعه ای را مست کنی

نمی دانم تأثیر از کدام بود

نفس حق شما

یا اثر جامعه ی کبیره

و حالا چقدر عاشق به سمت تهران سرازیر شده اند

عاشق دین

حتی در قرن بی دینی هم می شود عاشق دین بود

می شود عاشق بزرگ دین بود

می ود عاشق خمینی بود

عصمت

در کنار معصومه مجدد عصمتی نصیبم شد

خدا کند بماند

خم می

چقدر این روزهای سال 68 را مردم خواندند
که
سر خم می سلامت
ولی خمینی میل رفتن داشت

جمکران

در آن کرانه که دل با ستاره همزاد است

ولش کن

حواسم را جم(ع) کردم  تا بی کران شوم

پس جمکرانی شدم

قم

وقتی شاعر شوی

شاید در این حال و هوا گم شوی

دنبال قافیه می گردی

پس قم یافت می شود

بهجت

دنبال هدیه بودم برای آقا بهجت
گشتم و هدیه ای بهتر از صلوات پیدا نکردم
اللهم صل علی محمد و آل محمد

نابینا

روبروی ضریح همراهش گفت:
ضریح این جاست
بعضی ها چه چشمی دارند

پیدای گم

فاطمه در مدینه گم شد
در قم فاطمه پیدا شد

دروغ

می سوزم از فراق

این هم دروغی دیگر

خواب

چند وقتی هست که خواب حرم را ندیده ام

 با این کارهام باید در خواب خواب حرم را ببینم

این قدر غیرممکن شده ست

پر پرواز

همیشه برای پرواز دو بال نیاز است
ولی عباس نشان داد که بی بال هم می توان پرواز کرد

گریز

تا آمدیم برای دیگر ائمه گریه کنیم

گریز زدند به کربلا

این یعنی لایوم کیومک یا ابا عبدالله