مرسی خدا

خدای من..بهترین همراه من....بخاطرهمه چیزممنون..

                                                            ن.ر

در

انا مدینة العلم و علی بابها
راستی در در شهر علم را به روی همسر در شهر علم انداختند...

تفاوت

در واقعه ی غدیر و بعد آن یکی با زدن سیلی ماهیت خود را نشان داد و یکی با خوردن
بأی ذنب ضربت...

غدیر

از هجده ذی الحجه رسیدم به سن کم همسرتان

تبریک به سبک ...

لطفا برسانید به کسی که ... هست

تا لااقل نفر اولی نباشد که به مولای ما تبریک می گوید

حالا تو خود بخوان حدیث مفصل ز صربه ی سیلی

خوش به حالت

تکلیف من چیست نمی دانم

خوش به حالت مادر زمانی بودی که امام حاضر داشتی

حج

ای کاش امام صادق بود و از بین انگشتانش جاجی های واقعی را نشان می داد
حاجی ها حجکم مقبول

نوعی خاص

پسری از ناحیه مقدسه بخواند و مادری مدام بگوید پسرم

عید

فاطمه در عمل قربان علی رفت

مسلم

لطفا به مسلم برسانید مراقب کوچه ها باشد
مدینه و کوفه ندارد
کوچه کوچه است

یا باقرالعلوم

شکافنده ی علوم!

از درد در شکافته شده چه می دانی؟

ناخلفی فرزند

مادر آب های طوفانی
مادر پدر،و سلمانی
مادر تمام یوسف ها
مادر تمام کنعانی
منم فرزند ناخلفت

با

مادر!

با کاروان کربلایی ها چه می کنی...

خمیدگی

هر خمیده ای پتانسیل فاطمه شدن ندارد...

قدردانی

مادر ممنونم

عقد نون و میم

میم مثل مادری که دوستش داریم
هم میم، هم نون
و حالا هم من هم او
قرار است رأس ساعت سن مادرمان در خیابانی به اسم مادرمان با مهریه ای به رنگ کربلا و مشهد به هم پیوندی جاوانه بخوریم
و من می دانم دعای مادر در حق فرزند می گیرد
مادر روز عقد دو فرزندتان رسید، لطفاً تشریف بیاورید
منتظر حضور سبز  ... که نه، کبود شما
نیلوفر و مهدی

یاس زیبا

یاسی خوب پرورش پیدا می کند که در دل پدر خاک بروید
مادر و پدر عزیزم سالگرد ازدواجتان مبارک

سرخی گل

جای دس رو گل می مونه
یه گل نیلوفرونه
گلای سفید اون گل
حالا از سرخی می خونه...