میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

در این فضا سعی شده در کمال ایجاز و اختصار و با نگاهی نو و جدید به بررسی مسائل اطراف پرداخته شود.
شاید اگر من رنگ عمل به نوشته ها بزنم و با وجودم قلم بسایم بهتر شود.
دعا کنید

پیام های کوتاه
  • ۱ فروردين ۹۹ , ۱۳:۵۹
    بهار
  • ۲۹ اسفند ۹۸ , ۱۴:۴۱
    شفا
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۳/۰۴/۱۱
    سگ
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۲۹ خرداد ۹۸، ۱۳:۲۶ - مینا
    عالی
  • ۲۲ مرداد ۹۷، ۱۸:۳۲ - باران
    ...
پیوندهای روزانه

نمی دانم چرا

ولی اعتکاف مرا یاد انسان و انسانیت می اندازد

آن جا که سه روز، افطارت اهدای غذا به مسکین و اسیر و یتیم بود


زیاده نوشت:
یاد لب عظشان حسینت هم افتادم


  • میم شین

و تو کلاس درس برقرار کردی

و با این برقراری همه آرامش و قرار را از بر کردند

حیف زود از حافظه شان رفت

مادر که معلم بودی، روزت با تأخیر مبارک

  • میم شین

با اجازه ی مادر از پدر می نویسم

خوب شد هنگامه ی تولدت با تَرَک آشنا شدی

روضه اش با خودت

مادر جان تولد پسرعمویت مبارک

  • میم شین

شب جمعه

مادر

کربلا

و برایت روضه ای که شب ولادت علی اصغر نشد را می نویسم

3.

سکوت

سه شعبه

و

برابری اصغر با عباس

2.

خواستند علی سیراب شود

پدر را آب کردند

1.

هنوز به عیوق می رسد

فریاد تلظی علی

لطفاً

برسانید به مادر

این خبرِ خونیِ تلخ را

تا علی

با عمویش1

برادر شود

1. حضرت محسن

  • میم شین

مادر فرمود

که ...

و بعد از ...

فرمود خداوند دوری از تهمت و نسبت های ناروا را دستور داد

تا

از غضب و نفرین در امان باشیم


ننوشت نوشت:

... ها، هم درباره ی چند دستور دیگر از خداوند بود

  • میم شین

نمی دانم
ولی
یکی گفت و یکی نوشت
که فاطمه، خود رسول الله است
چندی بعد
یکی دیگر آمد و گفت و نوشت
که این به آن می ماند
و همین طور آمدند و گفتند و نوشتند
و من امدم و می گویم و می نویسم
که جواد الائمه چقدر شبیه زهراست
با سن کم به امامت رسید
و با سن کم از دنیا رخت بربست
و راستی دلیلش چیزی به جز مشت های گره کرده و بغض های درگلو مانده و اشک های جاری شده برای مادرش نبوده و نیست
ولادت پسرتان مبارک مادر


اضافه نوشت:
خدا همین یک جواد را به رضا هدیه داد
و خدا همین یک فاطمه را به پیامبر هدیه داد
و چقدر این دو به خاطر فرزندآوری شان طعنه شنیدند


بیشتر نوشت:

ولادت کوچکترین علیِ حسینت مبارک

راستی 6 ماه بیشتر مهمان دنیا نیست

روضه اش بماند برای بعد، ایام شادی را اشک آمیز نکنم بهتر است

  • میم شین

قریش فاطمه را به خاطر داشتن همسری تهی دست طعنه می زد

فاطمه فراروان گریست

و رسول دلیل را جویا شد

و راه تسکین غم های زهرا را بهتر از هر کسی می داند

پس زبان به کار شد ( = معادل جدید از دست به کار شدن)

و گفت از مناقب علی

گفت از کمال علی

و گفت از علم و حلم علی

و گفت از شجاعت علی

و گفت

و گفت

و گفت

و به قول سعدی ما هنوز در اول وصف تو مانده ایم

  • میم شین

فاطمه به علی این گونه خود را معرفی کرد

من میوه ی دل رسولم

عضوی از اعضای پیامبرم

شاحه ای از شاخه های نبوی هستم

و احمد مختار به غیر از من فرزندی ندارد


شرح نوشت:

اصلاً معنای بضعة منّی همین است

راستی این بخشی از ملاطفه ی کلامی بین علی و زهرا است که تا به حال نشنیده بودم و نخونده بودم

ان شاء الله کم کم می نویسمش

  • میم شین

مادر به پدرش عرضه داشت

ای رسول خدا حمد از آن خداوندی است که نعمت های کثیری به ما ارزانی داشته

و من شکرگزاز این نعمات هستم

پس خداوند آیه 5 ضحی را نازل نمود

و لسوف یعطیک ربک فترضی

و البته به زودی پروردگارت ( آن قدر ) به تو عطا کند که خشنود شوی.


اضافه نوشت:

نوشتم مادر به پدرش

و شنیدم که پدر به دخترش می گفت مادر...


  • میم شین

جبرئیل خبر آورد

و چیز عیان را بیان کرد

و به رسول خد عرضه داشت

که زنی به متانت و وقار و سنگینی زهرا نیست

فقط از این در شگفتم که این روایت را زنی به نام عایشه نقل کرده است


غم نوشت:

بزرگ زن عالم بودن بزرگترین دردها را هم دارد دیگر

  • میم شین
کوثری
و مثل کوثری1، روضه ای
و تو معنای انسان در فجری که قدرش را باید از لؤلؤ و مرجان شناسی چون حضرت ارحمان پرسید

1. نام روضه خوان امام خمینی
  • میم شین
َشنیدم ولی ننوشتم
گفتم شاید سندیت نداشته باشد
ولی حالا راحت با ناراحتی می نویسم
از وصایای مادر این بود که در تشییع جنازه اش آن کسانی که به او ظلم کردند، حضور نداشته باشند
پس همین شد که در تشییع جنازه اش یک شهر نیامدند
تازه زبیر هم که زبیر نماند

نتیجه نوشت:
نگه داشتن دین در سال های اول اسلام سخت بود
و نگه داشتن دین در سال های الان هم سخت است
خوب شدن آسان است و خوب ماندن سخت است در هر دوره ای
  • میم شین

تکرار نوشت:

می گفت در انجیل خوانده که پیامبر اسلام زیاد ازدواج می کند

ولی نسلش کثرت ندارد

و از نسل او دختری می آید

دختری پر از برکت

و دخترش جایگاه و خانه ای دارد در بهشت

به دور از همه ی گزندها


غم نوشت:

و خانه ای در بهشت تو را آرام می کند

و  خانه ات در بهشت علی با این همه هجمه چگونه آرام بود؟

و راستی کوثر

داغ دلم تازه می شود وقتی باز هم هجمه به خانه ی شما نزدیک می شود

یادم نمی رود هتاکی به امام هادی را

الحمدلله که در زمان شما خلیفه ی وقت امام علی را دعوت به گناه نکرد

اما در زمان دیگری خلیفه ی وقت دیگری امام علی دیگری را به گناه دعوت کرد

به مجلس شراب و عیش و نوش

و بنازم فرزندتان را که مجلس شیرین آن ها را با کلامش به هم ریخت

و ای کوثر! شهادت پورتان، آقایامان را به ساحت منور شما تسلیت عرض می کنم


و به عشق جامعه ی کبیره ی امام هادی می نویسم

من که لالم، بی سوادم، من کرم

من نمی فهمم شما بعنی کرم

  • میم شین
می گوید که رسول خدا فرمود:
هر گاه فرزندی از از فرزندان من و خدیجه از دنیا می رفت خداوند به من می فرمود که خدیجه را نگه دار
تا این که من توسط جبرئیل میوه ی بهشتی را خوردم و نتیجه ی آن شد فاطمه
و من وقتی فاطمه را می بوسم بوی آن میوه ی بهشتی را به خاطر می آورم

غم نوشت:
نمی خواهم از غم بنویسم
ولی چه کنم که این حدیث را عمر بن خطاب خلیفه ی دوم نقل کرده است
و بقیه اش با خودت
من از غم نمی نویسم

تک خط نوشت:
 عمر با در هم قافیه است!

  • میم شین

می گفت در انجیل خوانده که پیامبر اسلام زیاد ازدواج می کند

ولی نسلش کثرت ندارد

و از نسل او دختری می آید

دختری پر از برکت

و دخترش جایگاه و خانه ای دارد در بهشت

به دور از همه ی گزندها


تبریک نوشت:
کثرت مهم نیست
کوثر مهم است
کوثر که باشی کسی از نسلت می آید که علم را می شکافد
کوثر که باشی پدرت به جابر می فرماید که سلام به فرزند کوثر برساند
کوثر که باشی پسرت محمد می شود
کوثر که باشی باقر به دنیا می آید


  • میم شین

قریب به ده سال زندگی در خانه ی علی حاصلش 4 فرزند بود

متأسفانه یکی را از قلم به اجبار و زور انداختند

زندگی این زن و شوهر پر از عشق بود در نداری

و فرزندانشان پر از عشق بودند در نداری

و عشق پر بود از دارایی این ها

و در این عشق این خانواده لیلاوار همه را مجنون کردند

پ ن :
قصد داشتم بیشتر بنویسم ولی بسنده می کنم به همین چند خط
  • میم شین
اگر بخوانی خواهی دانست که چرا اکنون هستی
اصلا دلیل هستی از هستِ زهراست
و فاطمه ای که معصومیت معنایش را از او وام گرفته
و بهشت بی تاب دیدن اوست
به همسرش می گوید که بعد از رفتنش از دنیا بازهم به دیدار او بیاید
البته بر سر قبر
البته پنهانی
بر سر قبری که نهان نیست
و هان بدان که آن بانو هم امیدش به زیارت قبرش توسط این و آن است

شادی روح مطهر حضرت مادر که احتمالاً قدری به یاد قدرش افتادید و نمی دانید که قبرش همچون شب قدر کجاست فاتحه ای قرائت کنید البته همراه با صلوات بر پدرش
  • میم شین
حمدو ثنا و سپاس واجب است بر من، بر تو و بر هر من و تویی که ما می شویم
و در ما بودنمان مادری هستیم
حمد و ثنا و سپاس از حضرت باریتعالی که مادر را پنهان کرد
تا شاید عده ای به فکر بیفتند که چرا قبر بزرگ بانوی عالم ناپیداست
جواب را در گذشته پیدا می کنی
و جواب زیباتری هم این روزها پیدا می کنی
اگر کمی بی خردی حکومت وقت آن منطقه را ببینی
الحمدلله که مادر حرم نداری
  • میم شین