مادرم این گونه دعا می کند:
اللهم انی اسئلک الهدی و التقی و العفاف و الغنی و العمل بما تحب و ترضی
من از تو هدایت و تقوا، غنا و عفاف و عمل به آن چه را که دوست داری می خواهم
- ۲ نظر
- ۲۱ تیر ۹۴ ، ۰۱:۳۵
مادرم این گونه دعا می کند:
اللهم انی اسئلک الهدی و التقی و العفاف و الغنی و العمل بما تحب و ترضی
من از تو هدایت و تقوا، غنا و عفاف و عمل به آن چه را که دوست داری می خواهم
مادرم این گونه دعا می کند:
استر علینا ما ستره غیرک شاع
بپوشان بر ما آن چه را که اگر غیر تو بپوشاند آشکار شود
ای کسی که زشتی ها رو می پوشونی و خوبی ها رو نمایان می کنی
مادرم این گونه دعا می کند:
احفظ علینا ما لو حفظه غیرک ضاع
خدایا برایمان نگهداری کن آن چه را که اگر غیر تو محافظت کند، ضایع می شود
حال خوب این ماه را برایم حفظ کن
دیشب خوب برای مادر گریه کردم
حفظم کن
تک بیت نوشت:
چه کند یتیم خسته، نروی ز شهر غربت؟
چه شود اگر بمانی؟ علی ای همای رحمت!
مادرم این گونه دعای می کند:
اللهم احرسنا بعینک التی لا تنام و رکنک الذی لا یرام و باسمائک العظام و صل علی محمد و آل محمد و آله
خدایا از ما حراست کن با آن چشمی که نمی خوابد و با آن نیرویی که مغلوب نمی شود و با آن اسامی بزرگی که داری
خدایا بر محمد و آلش درود فرست
مادرم این گونه دعا می کند:
اللهم إنّ مغفرتک اوسع من ذنوبنا و رحمتک ارجی عندنا من اعمالنا
اللهم صلی علی محمد و آل محمد
خدایا بخششت از گناهان ما بیشتر و امیدمان به رحمت تو بیشتر از کارهای ماست
یاد مناجات شعبانیه افتادم
مادرم این گونه دعای می کند:
اللهم ... و اجعل صالح ما نقول بِاَلسنتنا نیة فی قلوبنا
خدایا آن چه از زبانمان برمی آید نیتش را در دل هامان قرار بده
و من چقدر شبیه حدیث امام حسن عسگری هستم
نادانم، و فقط حرف شده ام
حالا این حرف ها مگر نیتی هم می تواند داشته باشد؟
مادرم این گونه دعای می کند:
اللهم ... و اجعل ذکرهم لنا شکراً
خدایا ذکر و بیداری مردم را شکر ما قرار بده
یاد این حدیث افتادم که می فرماید
الناس نیام فإذا مات انتبهوا
مردم خوابند، چون می میرند بیدار می شوند
مادر
صدایم را می شنوی؟
اشک توبه ام را می بینی؟
نه، امروز برای گلایه نیامدم ...
نه برای گریه
نه برای تنهایی
مادرم!
بغض و اشک را پشت در این خانه می گذارم
شما بی نشانی!
امشب من آرامگاهت را پیدا کردم
آری، من!
در کنج خلوتگه تنهایی قلبم!
قصری الماس نشان ساخته ای از زمرد کرامت و طلای عفت.
امشب دم در خانه ی حق ایستادم تا مژدگانی بگیرم!
نه، قرار است من به کل دنیا مژدگانی بدهم
امشب مادر عالمیان را پیدا کردم
جهانیان بیایید، مادر اینجاست
اشک خود را سنگفرش راه او کنید
بنگر به دختران پارس
بلند می گویند:
یازهرا! توبه
نوشته ی سرکار خانم رئیسی
مادرم این گونه دعا می کند:
اللهم اجعل غفلة الناس لنا ذکراً
خدایا غفلت مردم را ذکر و آگاهی ما قرار بده
فقط می نویسم شادم که این چنین مادری دارم
مادرم این گونه دعا می کند:
... و محمداً صلی الله علیه و آله عنّا مُوَلّیاً
و محمد و آلش را از ما روی گردان نساز
اشکم گرفت
حافظ نوشت:
چون اشک بیندازیش از دیده ی مردم
آن را که دمی از نظر خویش برانی
سپید نوشت:
ما خانواده ی افتاده ای هستیم
پدرم
از کار
مادرم
از پا
و من
از چشم
(شاعرش یادم نیست)
مادرم این گونه دعا می کند:
ادامه ی دعا این گونه مادر می فرمایند که:
اللهم ... لا تجعل ... الصراط زائلاً
راه را بر ما لرزان نگردان
صراط مستقیم راه همسرِ مادر است یعنی همان بابا
مادرم این گونه دعا می کند:
اللهم انّی اسئلک ... فهماً فی حُکمک
خدایا از تو فهم در حکم تو را می خواهم
سحرنوشت:
حالا برای لحظه ای چشمان خیست را ببند
فکر و خیالش می کِشد حال تو را تا مرقدش
مادرم این گونه دعا می کند:
اللهم انّی اسئلک ... تبصّراً فی کتابک
خدایا از تو بصیرت در کتابت را می خواهم
سحر نوشت:
زهرا برایت گریه کرد
مادر نرو، مادر بمان