ناجی مریم

روزه ی سکوت مادرش را شکست

طفل تازه به دنیا آمده

و عیسی شد ناجی مادرش مریم

حواریون

حواریون عیسی دوزاده تا بودند

حواریون حسین هفتاد و دو تا

مرکب عیسی

علی علیه السلام می فرمود

مرکب عیسی دو پایش بود

خدمتگزار عیسی

علی علیه السلام می فرمود

خدمتگزار عیسی دو دستش بود

نگاه از نگاه عیسی

بی فکرهایی که از مسیحیت
برهنگی را دیده اند
بشنوند که حضرتشان این گونه می فرمود
حتی به کفش و لباس نامحرم هم نگاه نکنید

---

همه ی ادیان الهی و آسمانی پایبند حجاب بودند

حدیث عیسوی

عیسی مدارها بشنوند که رسولشان چه فرمود

دنیا پل است، بگذرید و آبادش نکنید

سلمان محمدی (فارسی)

یکی از افتخارات مسیح
زمانی بود که روزبه پارسی مسیحی بود

کهیعص

عیسی
بیا
و به یاد
آن روزها
برای
بهار سینه زن ها و گریه کنان حسین
مریم بخوان:
کاف: کربلا
ها: هلاکت
یا: یزید
عین: عطش
صاد: صبر

وهب

یک افتخار برای عیسی بود
آن هم
وهب
در رکاب حسین بن علی بن ابی طالب مسلمان رفت

مرده و زنده

عیسی مرده زنده می کرد
اما
حسین ما
زنده ها را می کشد

---

جنس عشق حسین است دیگر
گاهی می کشد

مفرد مذکر غایب

جمعه ها

بیشتر از همیشه حواسمان نیست

به استراحت می پردازیم

جای پرداختن به آقای مفرد مذکر غایب

یار

آری
یار
رای
مرا خواهد زد

هنرمند

از هر انگشتم هزار گناه می بارد
انگشتانم هنرمند هستند

پیچ

اوضاع من پیچیده شده

زندگی من به هم پیچیده

با دل پیچه شاید تکمیل شود پیچ های من

فرار موها

این روزها تنها شده ام

از کنارم همه می روند

و این آخری موهای من است

سهم

از بار حرف ها

سهم بیشتری را می کشم

فرا موشی

وقتی یک نفر فراتر از موش باشد
یعنی فراموشی

العجل ها فرقی ندارند

العجل
گفت
گفتیم
گفتند
نیامدی
خودت که دانای کلی
لطفاً
راهی جلوی پایمان بگذار
پل های قبلی را هم خراب کردیم
منتظر دعای جدیدی از شما هستیم
یک العجل جدید