میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

در این فضا سعی شده در کمال ایجاز و اختصار و با نگاهی نو و جدید به بررسی مسائل اطراف پرداخته شود.
شاید اگر من رنگ عمل به نوشته ها بزنم و با وجودم قلم بسایم بهتر شود.
دعا کنید

پیام های کوتاه
  • ۱ فروردين ۹۹ , ۱۳:۵۹
    بهار
  • ۲۹ اسفند ۹۸ , ۱۴:۴۱
    شفا
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۳/۰۴/۱۱
    سگ
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۲۹ خرداد ۹۸، ۱۳:۲۶ - مینا
    عالی
  • ۲۲ مرداد ۹۷، ۱۸:۳۲ - باران
    ...
پیوندهای روزانه
اگر سر ساعت به دروازه ساعات می رسیدیم دیگر نیازی نبود ساعاتی با سرها اسیر سرهای بی خرد باشیم
  • میم شین
بصیرت یعنی شناخت جایگاه شمر
جانباز صفین؟جانی کربلا؟
  • میم شین

زیر باران رقیه تنها شد

اتفاقی مقابلش رخ داد

وسط کوفه ناگهان انگار

چادرش از سرش زمین افتاد

***

اشک ها روی رخ غلطیدند

مغجرش به روی دست غبار

قبلاً این صحنه را نمی دانم

در من انگار می شود تکرار

***

آه سردی کشید حس کردم

کوفه آتش گرفت از این آه

و سراسیمه گریه در گریه

مادر پیرترش رسیده از راه

***

گفت آرام باش چیزی نیست

به گمانم پریدنی هستی

دست خود را به روی سر بگذار

به گمانم کشیدنی هستی

***

بدنش را تکاند با سیلی

موی او را کشید با خود برد

پیش چشمان بی تفاوت زجر

دخترک بغض خود را می خورد

***

و مجدد به کاروان برگشت

یا علی گفت  از زمین پا شد

پیش چشمان بی تفاوت شام

زیر باران رقیه تنها شد

  • میم شین
بنی اسد به داد فرزندان اسد الله الغالب رسیدند
  • میم شین
حیوانات وحشی نشان دادند که مرامشان از کوفیان بیشتر است
  • میم شین
بأی ذنب کشته شدن یعنی
سرها به نیزه بینی،بی جرم و بی جنایت
  • میم شین
بأی ذنب کشته شدن یعنی
نیازی به سنگ زدن نبود
  • میم شین
حرف زیاد من و عمل کم من یعنی
خودفراموشی و دیگر بینی
  • میم شین
حرف زیاد من و عمل کم من یعنی
ای سوسن آزاده چرا جمله زبانی
  • میم شین
یک برابر چهارهزار نفر باز هم می چربد.
این است عباس
  • میم شین

روزی علی بن ابی طالب در دوران کودکی بند قنداقه اش را پاره کرد

روزی علی بن الحسین در دوران کودکی بند قنداقه ...

  • میم شین

علی اصغر را در فرهنگ لغت عاشورا بررسی کنی

معنی می دهد

بزرگترین علی شش ماهه

  • میم شین

با سه شعبه دل شیعه به درد آمد

  • میم شین
غسل جمعه و جنابت را با نیت غسل جماعت کرد
  • میم شین
حواسش نبود عمو را بابا می خواند
اما حواسش هم که جمع بود عمو را بابا می خواند
  • میم شین
یکدست بود وقتی یک دست شد یکدست تر شد
  • میم شین
یک دست که سهل است،عمو جان به فدایت
  • میم شین
چنان در رجزشان خواندند امیری حسین و نعم الأمیر که مادرشان پیش برادر دوباره سربلند شد
  • میم شین