آقای رمضان!
شب قدر را در دل شب به دل قبر سپرد
- ۰ نظر
- ۲۵ اسفند ۹۲ ، ۱۱:۴۰
شاه نجف تا مرواریدش را به دل خاکی صدف سپرد
مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرد
بعد از گذشت بیش از 1400 سال از تشییع جنازه ی غریب حضرت زهرا
بازهم غریب ماند
از شرایط شرکت در تشییع جناز و غسل و کفن مادر پوشیدن لباس عربی آستین دار است
شب باید حسنین هق هق هایشان را در آستین فرو کنند
هیئتی ها که قلیل هم هستید
لطفاً یا فاطمیه اول گریه کنید یا فاطمیه دوم
مردم غصه می خورند
زهرا یا شب گریه کن یا روز
مردم غصه می خورند
ای کاش مرد ملعون مدینه هم علنی با علی ضد بود
شاید بعذاب واقع اتفاق می افتاد
چقدر تشییع جنازه ی مادر آب ها شلوغ بود
نماز میتش را هم که نگو
وقتی زهرایش را به دل خاک سپرد
به یاد روزهای داشتنش سلام زهرا را هم به رسول الله رساند
السلام علیک یا رسول الله
عنّی و عن ابنتک
اگر به آخر خط رسیدی
با امام رضا از نو شروع کن
(با خودم هستم)
عید یعنی بازگشت
معاد هم از این ریشه گرفته شده
راه بازگشت ، با فاطمه می شود نه با هفت سین و لباس قشنگ
شهر مدینه شده
محبان فاطمه هم برای گریه کردن باید از این و ان اجازه بگیرند
مردم! فاطمه
میخ بود و لگد و لنگه ی در
محسن و سقط جنین و مادر
چه کنم طبع دلم خونی شد
چه کنم شمع دلم خونی شد
آتش نار و در و یم همسر
لگدی پشت در و زنگ خطر
چه کنم سینه ی من درد آمد
به دلم هر آن چه او کرد آمد
پس نوشتم که دو دست حیدر
و طناب و رخ زرد و مادر
چه کنم چشمه ی چشمم پر شد
غصه خاکی شدن چادر شد
پنجه سنگی کرکس مادر
سرخی صورت و رنگ دفتر
همه اش خون شد و رنگ قرمز
پسرم به بابا نزنی حرف هرگز
قصه ی هیزم خشک، هیزم تر
پر پرواز و پریدن حالا پر
دو سه ماه است که خیل مردم
پی عیشند، شراب و می و خم
شب رفتن، شب هجرت، مادر
شب کوبیدن دیوار به سر
شب کنار تو به سر می آید
در کنار تو سحر می آید
یا رسول الله!
از سپاه فقط اه مانده
از لشکر فقط عده ای لشِ و کر مانده
این ها مزد رسالت رسول مهربانی بود
مزدی که خوب پشت در ادا شد
مزدی که خوب در کوچه ها ادا شد
مزدی که سال هابعد توسط دلقک مست شام ادا شد
مزدی که ...