ربیع که شد
سفره هفت سین چیدند
پس قرار شد تا با میخی سینه ای را از دیواره ی سقیفه آویزان کنند
- ۰ نظر
- ۰۹ فروردين ۹۳ ، ۲۰:۲۳
ربیع که شد
سفره هفت سین چیدند
پس قرار شد تا با میخی سینه ای را از دیواره ی سقیفه آویزان کنند
لگد که زد
به بخت علی لگد خورد
و با خیال تخت پسر خطّاب، خِطاب به معاویه نامه ی فدایت شوم نوشت
کلاس شعر، مرثیه خواند
از در و دیوار گفت
یکی نقد کرد و گفت
اتفاقات خوب در شعر زیاد افتاده
مادر مرد از بس که همسر بود
همسر مرد از بس که مادر بود
دختر مرد از بس که مادر بود
مادر مرد از بس که دختر بود
شاه نجف تا مرواریدش را به دل خاکی صدف سپرد
مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرد
بعد از گذشت بیش از 1400 سال از تشییع جنازه ی غریب حضرت زهرا
بازهم غریب ماند
از شرایط شرکت در تشییع جناز و غسل و کفن مادر پوشیدن لباس عربی آستین دار است
شب باید حسنین هق هق هایشان را در آستین فرو کنند
هیئتی ها که قلیل هم هستید
لطفاً یا فاطمیه اول گریه کنید یا فاطمیه دوم
مردم غصه می خورند
زهرا یا شب گریه کن یا روز
مردم غصه می خورند
ای کاش مرد ملعون مدینه هم علنی با علی ضد بود
شاید بعذاب واقع اتفاق می افتاد
چقدر تشییع جنازه ی مادر آب ها شلوغ بود
نماز میتش را هم که نگو
وقتی زهرایش را به دل خاک سپرد
به یاد روزهای داشتنش سلام زهرا را هم به رسول الله رساند
السلام علیک یا رسول الله
عنّی و عن ابنتک