میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

در این فضا سعی شده در کمال ایجاز و اختصار و با نگاهی نو و جدید به بررسی مسائل اطراف پرداخته شود.
شاید اگر من رنگ عمل به نوشته ها بزنم و با وجودم قلم بسایم بهتر شود.
دعا کنید

پیام های کوتاه
  • ۱ فروردين ۹۹ , ۱۳:۵۹
    بهار
  • ۲۹ اسفند ۹۸ , ۱۴:۴۱
    شفا
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۳/۰۴/۱۱
    سگ
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۲۹ خرداد ۹۸، ۱۳:۲۶ - مینا
    عالی
  • ۲۲ مرداد ۹۷، ۱۸:۳۲ - باران
    ...
پیوندهای روزانه

۳۸۸ مطلب با موضوع «رسول الله و امیرالمؤمنین و حضرت زهرا و امام مجتبی علیهم السلام» ثبت شده است

مادرم این گونه دعا می کند:
و وفّقنا لصالح الاعمال و الصواب من الفعال
ما را موفق بدار تا صالحات اعمال و کارهای صواب را داشته باشیم

بی آلایش نوشت:
می دونم
آره می دونم
بد کردم
راه درست رو کجکی رفتم
می دونم دل شکوندم
نامردی کردم، دروغ گفتم، غیبت کردم
اون قدر زیاده که ... بی خیال
اما فقط یه امید دارم، اونم تویی
خدا جون تو این شبا کاری کن
دل همه گیره
بذار غرورا بشکنن
بذار بدیا از صورتمون بریزه پایین
دلامون مثِ بارون تمیز شه
اما خداجون نکنه دوستمونو ول کنیا
نکنه روی ماهتو پشت ابر پنهون کنی
مگه نگفتی از رگ گردن نزدیکتری
کاش می شد می دیدمت
کاش می شد پیشت درد دل کنم
کاش وقتی زمین می خوردیم بیای دستمون رو بگیری
بگی نترس من هستم
خدای من!
کاش اون آقای مهربون بیاد
میگن اون میاد و آدما رو از بدی نجات می ده
خدا جون یه قولی می دی؟
سال بعد همین موقع همین ساعت
آقا بیاد
(نوشته شده توسط سرکار خانم رئیسی)
  • میم شین

مادرم این گونه دعا می کند:

اللهم إنّ مغفرتک اوسع من ذنوبنا و رحمتک ارجی عندنا من اعمالنا

اللهم صلی علی محمد و آل محمد

خدایا بخششت از گناهان ما بیشتر و امیدمان به رحمت تو بیشتر از کارهای ماست

 یاد مناجات شعبانیه افتادم


مواظب نوشت:
ابن ملجم برگزیده ی شهرش بود
تک بود
ولی آخر کاری کرد که تا ابد تک شد
مواظب باشیم

قدر نوشت:
قدر قدر را بدانیم

قلم نوشت:
دیروز روز قلم بود
قسم به قلم
به حروف الفبا
که این چنین معجزه آسا کنار هم این قدر کلام می آفرینند
یاد این بیت آقای زارعی افتادم
چرا این حروف الفبا شکسته
چرا ز
چرا ه
چرا ر
چرا آ
شکسته؟
  • میم شین

مادرم این گونه دعای می کند:

اللهم ... و اجعل صالح ما نقول بِاَلسنتنا نیة فی قلوبنا

خدایا آن چه از زبانمان برمی آید نیتش را در دل هامان قرار بده

و من چقدر شبیه حدیث امام حسن عسگری هستم

نادانم، و فقط حرف شده ام

حالا این حرف ها مگر نیتی  هم می تواند داشته باشد؟

  • میم شین

مادرم این گونه دعای می کند:

اللهم ... و اجعل ذکرهم لنا شکراً

خدایا ذکر و بیداری مردم را شکر ما قرار بده

یاد این حدیث افتادم که می فرماید

الناس نیام فإذا مات انتبهوا

مردم خوابند، چون می میرند بیدار می شوند

  • میم شین

مژده

مادر

صدایم را می شنوی؟

اشک توبه ام را می بینی؟

نه، امروز برای گلایه نیامدم ...

نه برای گریه

نه برای تنهایی

مادرم!

بغض و اشک را پشت در این خانه می گذارم

شما بی نشانی!

امشب من آرامگاهت را پیدا کردم

آری، من!

در کنج خلوتگه تنهایی قلبم!

قصری الماس نشان ساخته ای از زمرد کرامت و طلای عفت.

امشب دم در خانه ی حق ایستادم تا مژدگانی بگیرم!

نه، قرار است من به کل دنیا مژدگانی بدهم

امشب مادر عالمیان را پیدا کردم

جهانیان بیایید، مادر اینجاست

اشک خود را سنگفرش راه او کنید

بنگر به دختران پارس

بلند می گویند:

یازهرا! توبه


نوشته ی سرکار خانم رئیسی


پ ن: این نوشته سفارشی نوشته شده و با کسب اجازه در اینجا به نمایش دراومده
لطفاً با نظراتتون خوشحالم کنید


  • میم شین

مادرم این گونه دعا می کند:

اللهم اجعل غفلة الناس لنا ذکراً

خدایا غفلت مردم را ذکر و آگاهی ما قرار بده

فقط می نویسم شادم که این چنین مادری دارم


قسمت نشد نوشت:
وقتی به بیتت آمدم من هم فلسطینی شدم
وقتی تو در بیت آمدی من شاعر دینی شدم
قمست ما که نشد


  • میم شین

مادرم این گونه دعا می کند:

ادامه ی دعا این گونه مادر می فرمایند که:

اللهم ... لا تجعل ... الصراط زائلاً

راه را بر ما لرزان نگردان

صراط مستقیم راه همسرِ مادر است یعنی همان بابا


سحرنوشت:
حال خراب دلم با تو مداوا شود
قسمت من می شود کرب و بلای حسین؟


  • میم شین
مادرم این گونه دعا می کند:
اللهم صل علی محمد و ال محمد
 و لا تجعل القران بنا ماحلا
قرآن را از ما شاکی و ناراضی قرار مده
من چیزی ندارم برای گفتن فقط بهار قرآن این ماه است از قضا

سحرنوشت:
"آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد"
این روسیاهِ پاپتی هم نا بگیرد

عذر نوشت:
امشب نشد که یک و سی پنج دقیقه به شب بشم
مادرجان عذر
  • میم شین

مادرم این گونه دعا می کند:

اللهم انّی اسئلک ... فهماً فی حُکمک

خدایا از تو فهم در حکم تو را می خواهم


سحرنوشت:

حالا برای لحظه ای چشمان خیست را ببند

فکر و خیالش می کِشد حال تو را تا مرقدش

  • میم شین

مادرم این گونه دعا می کند:

اللهم انّی اسئلک ... تبصّراً فی کتابک

خدایا از تو بصیرت در کتابت را می خواهم


سحر نوشت:

زهرا برایت گریه کرد

مادر نرو، مادر بمان


ناقص نوشت:
ای حضرت لؤلؤ سرشت
در باغ تو احمد چه کشت
یک سیب ریخت بر روی خشت
آمد به دنیا یک بهشت
اسپند دود کن دور سرت

مکه نمی فهمد تو را
دست بردی بالا چرا؟
باز شهر را کردی دعا
ای حضرت خیرالنساء
رحمت شدی چون همسرت

ای حضرت مرجان سرشت
آری خدا در سرنوشت
نام تو را زیبا نوشت
حالا گوارایت بهشت
پر زن ولی بی دخترت


  • میم شین
مادرم این گونه دعا می کند:
اللهم انی اسئلک قوة فی عبادتک ...
قوتی در عبادتت مسئلت دارم
بحث عبادت بحث مفصل و جامعی ست. ساده از آن نگذریم.

...نوشت:
هر سحر به فکر افطار نباشم چه کنم؟
خدا کنه رنگ روزه مون صبغة اللهی بشه و باشه

سحر نوشت:
حالا برای لحظه ای چشم خودت را باز کن
من فاطمه، ام الحسین، از راه دوری آمدم

شب نوشت:
این بار
خار
بی محبت گل داد
گل کاری های وحشی
رمق گل های سرخ پیرهنم را گرفت
  • میم شین

مادرم این گونه دعا می کند:

اجعلنا ممّن اناب الیک فقبلته و توکّل علیک فکفیته و تضرع الیک فرحمته

انابه به سمت خودت را برایمان قرار بده و قبول کن

توکل تو کفایت می کند همه چیز را

و تضرع به سوی تو می شود رحمت


سحرنوشت:
وقتی در این روز بلند
آب دیدی، نخوردی تو
شاید که یادش کرده ای
آن مرد لیلا زاده را
(العطش قد قتلنی)


  • میم شین

مادرم این گونه دعا می کند:

اعطنا ما تحب و اجعله لنا قوّة فیما تحب یا ارحم الراحمین

عطا کن به ما آن چه خود دوست داری ...


دل نوشت:

خدای من

رضایت را دوست داری

دل تنگ رضایت شده ام

لطفاً...

ای مهربان ترین مهربانان


سحرنوشت:

در ماه روزه خوانده ام از فجر و از قدر حسین

از کاف و ها، یا عین صاد، از شرح آن صدر حسین

  • میم شین

مادرم این گونه دعا می کند:

اللهم انّا نعوذ بک ان تزوی عنّا وجهک فی حال و نحن نرغب الیک فیه اللهم صل علی محمد و ال محمد

خدایا به تو پناه می بریم از این که تو در حالی که هستیم جمالت را از ما بپوشانی...


سحرنوشت:

روز قیامت چشم تو قطعاً که گریان می شود

وقتی ببینی نامه ات پر بوده از یاد حسین ...

  • میم شین

مادرم این گونه دعا می کند:

اللهم وسّع علینا فی الدنیا

به ما وسعتی عنایت کن

چرا مادر وسعت از خدا می خواهد و این وسعت چیست، بماند برای اهل مطالعه


دیرنوشت:

شهادت مرد جنگ های نابرابر مبارک

چ مثل چمران


قدیم نوشت:

دایی جون ما رو نمی خواد

دایی جون محل نمی ده

به قاسم کلی عسل داد

به ما که عسل نمی ده

به فدای طفلان زینب

  • میم شین

مادرم این گونه دعا می کند:

و زدنا لک شکراًو الیک فقراً و فاقه و بک عمّن سواک غنیً و تعففاً

و در این دعا

از خدا زیادی شکر می خواهی

فقر به حضرتش را طلب می کنی

چشم پوشی به واسطه ی او از غیرش را مسئلت داری


رقیه نوشت:
جای گل همیشه باغه
افتادم از روی ناقه
یه نفر با تبر اومد
برا گل نمونده ساقه
***
تو کجا بزم شراب و
امون از دل رباب و
هی می گفتم عموجون کو
این سؤال بی جواب و
***
با لگد جوابمو داد
دل من بابا رو می خواد
بابامو برام بیارید
یا بگید به مرد جلّاد
***
که رقیه سر نمی خواد
دیگه چشم تر نمی خواد
یا بابا با تن بیارید
یا بابا بی سر نمی خواد


  • میم شین

مادرم این گونه دعا می کند:

ارزقنا من فضلک الواسع رزقاً حلالاً طیباً و لا تحوجنا و لا تفقرنا الی احدٍ سواک
روزیِ حلال و پاک از فضل وسیعت روزی مان کن
شاید خواجه عبدالله انصاری از این دعا این گونه نوشت: و مگذار ما را به که و مه
یاد این آیه هم افتادم:
یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله
یاد این هم افتادم:
گدای دورِ گردم/دورِ گنبدت می گردم

سحر نوشتم:

وقتی نگاهم می کنی لب های من تر می شود
این گونه آسان می شود روزه در این روز بلند

  • میم شین
مادرم این گونه دعا می کند:
اللهم افتح لنا خزائن رحمتک و هب لنا اللهم رحمة لا تعذّبنا بعدها فی الدنیا و الآخرة
مادرم زیبا دعا می کرد
گشایش خزینه های رحمت خداوندی را طلب می کرد

روز اول ماه مبارکتون مبارک
امروز فقط یاد عروس مادر بودم و طفل کوچکش
و سحر نوشتم برایش:

وقتی در این ماه خدا، ماهی لبش خشکیده شد
در چشم خیس عاشقی عکس تلظی دیده شد

ان شاء الله همین روضه باز به گوش مادر در کربلا برسد
و ان شاء الله به حق قرآنی که از طرف او برایش تحفه می برم کاری برای دلم بکند و برایم مادری بکند و کجی ها و سستی ها را صاف محکم کند و راه را برای دلم هموار کند
  • میم شین