اشک

دلم به دوسه قطره اشکی خوش است که با فراراز چشمانم قیمتی می شوند

غزلی برای پدر

دارم غزل برای همسرتان می نویسم

برایم دعا کن مادر

ثمر

اگرمراقب ریشه های محبتت دردلم باشم گل میدهم...

هدیه

هدیه مادر به من هدیه داد

غروب

دلم گرفت
امام...

یلدا

وقتی که مادری پهلوان باشد می توان گفت یل دا

شاعر

ای کاش شاعرها برای بستر قافیه ای به جز مادر پیدا می کردند

همسرداری

علی در می زند

خادمه ی خانه می نشیند

همسر خانواده برمی خیزد

این یعنی همسرداری

کوثر رسول

این روزها در این فکرم که چگونه می شود یک سوره دو بار به پیامبر نازل شود؟

علی و زهرا

مرد وقتی با غم به خانه می رود دلخوشی ش همسرش است

چقدر قشنگ در به روی علی ش باز می کرد

دفاع جنین

سؤال برایم پیش آمده

جنین چگونه می تواند از خود دفاع کند؟

مثلاً چگونه می تواند نگذارد که میخ داغ...

تبریک ربیع

بهار که می آید خانه تکانی می کنند
مثل خانه علی و زهرا

کمد و کرب

به ام سلمه بگویید از فاطمه بپرسد که شب را چگونه صبح کرده

بین کَمَد و کرب یعنی چه؟

خدا می داند و خدا و خدا

هدیه رضا به صفر

رضایت آن قدر بین کوچه ها زمین خورد
تا فاطمیه را به صفر هدیه کند

شهادت حسن مادر

من باور نمی کنم که حسن مادر آخر صفر از دنیا رفته باشد

حسن روزی که دستش در دست مادر بود از دنیا رفت...

شادی مادر

به پیامبر بگویید در گوش فاطمه خبر شهادت بخواند

حتماً شاد می شود

بعدها از عایشه بپرسید که آن لحظه چه شد

مناجات من

انت الرئیس و انا المرئوس

مناجات امیر با خداش بود

و من با ...

تا با خدا شدنم راه زیاد است

بیت تو

دلم به دو بیت خوش است

و ای کاش بیشتر در بیت تو بودم