میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

به امید گوشه ای نگاهی تا نگاه من و تو عوض شود

میم شین

در این فضا سعی شده در کمال ایجاز و اختصار و با نگاهی نو و جدید به بررسی مسائل اطراف پرداخته شود.
شاید اگر من رنگ عمل به نوشته ها بزنم و با وجودم قلم بسایم بهتر شود.
دعا کنید

پیام های کوتاه
  • ۱ فروردين ۹۹ , ۱۳:۵۹
    بهار
  • ۲۹ اسفند ۹۸ , ۱۴:۴۱
    شفا
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۳/۰۴/۱۱
    سگ
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۲۹ خرداد ۹۸، ۱۳:۲۶ - مینا
    عالی
  • ۲۲ مرداد ۹۷، ۱۸:۳۲ - باران
    ...
پیوندهای روزانه
من تو را انسان می دانم
ولی قدر تو را کمتر
ای کوثر
  • میم شین
معجزه ای!
معجزه ای دل انگیز.
هر لحظه ام را معجزه می کنی
ثانیه ثانیه عمرم به دل می نشیند
حتی با غصه هایش!
چون خالقش تویی
رنگین کمان احساسم را تو با الماس وجودت رنگین می کنی
عزیز دل همه ای
دردانه ی قلبمی
نگین انگشتر رویاهایم تویی
یگانه زمرد خیالم
قصه ساز خاطرات کودکی ام تویی
دعای خیری
آرزویم این است ستاره ای شوم در آسمانت
کجایی هم خانه ی دلم؟
خودت را نشانم بده که دیوانگی ام به هفت آسمان نکشد
مجنون شده ام و پرسه زنان در کوچه های دلتنگی قدم می زنم
با یادت جان می گیرم
موجی از اشتیاق و شوق دریای دلم را متلاطم می کند
با هر نفس عهد و پیمان خلقت را زنده می کنم
خدایا آرامش جانم!
بیشتر از همیشه دوستت دارم
عاشقت: نون.ر
  • ن.ر
مدینه آلوده به مین بود
یکی ش خانه علی و زهرا را لرزاند
  • میم شین
به حق مادری که مجروح و مریض بود
برای مادری دعا کنید
همسرش چشم انتظار جان دوباره گرفتنش است
و پسرش هم که سنی ندارد
لطفاً دعا کنید

  • میم شین
آن قدر حسین تو عزیزی که
مادرت با جراحت هر شب جمعه به دیدنت می آید
  • میم شین
می گیرد
غصه ام
همراهش دلم
و زبان قلمم
روی خط های افقی.
من
با قلم فرق دارم
او عمودی شدن می خواهد
من افقی
  • میم شین
علی آن قدر فاطمه را درک کرد
تا در شب قدر پر کشید
  • میم شین
حتی اگر لپ تاپ نباشد
باز مادری هست که برایش بنویسم
  • میم شین
تا چند سال دیگر مریخ را خواهند فهمید
قرار از است عده ای بروند و آن جا بمانند
سفری که شاید بازگشتی نداشته باشد
و
من
قرار گذشته ام با خودم
تا بمانم
و
مادرم را بشناسم
و آن قدر وابسته اش شوم که در کنارش تا ابدیت بمانم
  • میم شین

قسم به نون

و قلم

و حالا از این به بعد

نون با میم می نویسند

و دلیل عوض شدن اسم اینجا هم همین است

  • میم شین
آخرت!
فَر داری
شکوه
بزرگی
و
در برابر تو
محله تان با "ک" تصغیر شد
  • میم شین
حدود دو ماه از این غزل سپیدم می گذره
حالا تقدیم به نگاه شما:
قدم زن پیش بابایت، قدم زن حظ کند بابا
قدش تا می شود اما برو میدان همین حالا
تو ذوالقرنین بابایی و مثل حیدری اکبر
تو اشبه به رسولی و شبیه مادرم زهرا
تو با رخش عقابی ات برو سوی دل دشمن
رجز با مهربانی گو، بخوان تو از بشیرا، یا
نذیرا را علی گونه بخوان شاید به خود آیند
و حیف آن ها نمی آیند، امان از کینه ی اعدا
در این دنیای بی رحمی که خوبی را نمی فهمد
کجا مجنون شود قلبی برای جان یک لیلا
و من قافیه کم دارم در این شعر غزل گونه
بیا قالب به هم ریز و بکن تقطیع شعرم را
***
و حالا که حرف از تقطیع شد
با شمشیر به جان شعرم می افتم
سپید می نویسم
خونی
با قافیه ی ارباً اربا

  • میم شین

حسن

حسین

محسن

و مادر با ح س ن حس مشترکی دارد

  • میم شین

فکرش را بکن

اگر می گذاشتند مادر زنده بماند

کوثر چند آیه می شد؟

  • میم شین
مانده ام
سرّ هجده نقطه در سه آیه ی کوثر را
  • میم شین

فاطمه تو خود مثل اسمت از آتش بریده شدی

لطفاً مرا هم از آتش بِرَهان

فکر نکردن به تو بدترین آتش است

  • میم شین

راهم به سمتت کج شد و راه کجم هموار شد

وقتی به تو نامحرمم ابراز عشق انکار شد

در پیچ تاب جاده ها، تا وصل و دیدار شما

دل دل کنان بی دل شدم، دل محو روی یار شد

در وقت دیدار شما، در آن غروب نازنین

گیسوی تو بیرون زد و زلفت به شکل دار شد

من عاشق تیرت شدم، حتی اگر هفت تا شود

اصلاً برایت سر دهم، بانوی من سردار شد

تو ماهری در ترجمه، حال مرا معنا بکن

با منطقت پرواز کن که منطق عطار شد

جان جهانی را بگیر، آن را بده به جام من

تا هی برایت جان دهم، بانوی من عیار شد

  • میم شین

امشب بیا و کربلا را دوباره بلرزان

با صدای

پسرم را کشتند

ذبح کردند

و از آب منعش کردند

  • میم شین